امروز: سه شنبه، 11 اردیبهشت 1403
06/26 1392

هومن جهانگرد: «اوضاء اقتصادی بد است»؛ جمله‌ای معروف از کسبه و تجار، چه مدرن و چه سنتی؛ اما در این میان چه می‌شود که روز به روز به تعداد سمینارهای رنگارنگ و کلاس‌های مدل به مدل و مدرک‌های فصل به فصل بازاریابی و رضایتمندی مشتری و ... اضافه می‌شود و چه هزینه‌ها که در این وادی صورت می‌گیرد. در همین رابطه و برای بررسی توسعه کمی و کیفی علم بازاریابی ایران در سال‌های گذشته گفت و گویی با احمد روستا داشتیم و از او پرسیدیم با توجه به مشکلات اقتصادی کشور در سال‌های گذشته، به نظر می‌رسد در عرصه ی رواج مفاهیم بازاریابی پیشرفت‌هایی حاصل شده است. نظر شما چیست؟
در سال‌های گذشته در عرصه ی آموزش، آگاه سازی و " مفهوم سازی " تلاش هایی داشته ایم ولی در مرحله ی اجرا و استفاده کاربردی از تکنیک‌ها و ابزارهای بازاریابی و بهره‌گیری راهبردی به مرحله ی پیشرفت نرسیده ایم.
به نظر من وجود محدودیت‌ها و کسادی اقتصادی عده‌ای را به این سمت می‌برد که برای رهایی از فشار دنبال راهکارها بروند.
در زمینه ی همین راهکارها چه تحولی صورت گرفته ؟
به دلیل نبود تخصص در اغلب شرکت‌هایی که خدمات بازاریابی ارائه می‌کنند نوعی بدبینی در نیازمندان به این خدمات ایجاد شده است. با ظهور سمینارها و دوره های اِم بی اِی، آموزشگاه‌ها شروع به آموزش این مفاهیم، کردند و این تحول سبب آگاهی و نیاز شد. آگاهی و نیاز، شرکت ها را به سمت ارتباط با گروه‌هایی که این خدمات را ارائه می دهند ،هدایت کرد .
اما در عمل معلوم شد که برخی گروه ها مهارت لازم را برای ارائه این خدمات ندارند، در نتیجه نوعی بدبینی در بازار نسبت به کلیه ی شرکت‌هایی که مروج این دست خدمات بودند ایجاد شد،که اصطلاحا این شرکت‌ها را «خوش استقبال‌های بد بدرقه» می‌گویم که عموما به دلیل داشتن سرمایه، کار را شروع و سر و صدا می‌کنند ولی در عمق دارای ضعف هستند. متاسفانه این‌ها فضا را خدشه دار کرده‌اند.
البته شاید نقاط قوتی هم بوده، این طور نیست؟
بله. شرکت‌هایی هم هستند که خوب کار کرده‌اند و مشتری دارند و توانسته اند تداوم داشته باشند.
در یک شرایط مبهم و در این دوره ی گذار، هنوز حرفه‌ای نیستیم و همزمان نمی‌خواهیم ،مبتدی باشیم. در یک اقتصاد غیر رقابتی و سنتی به سمت یک اقتصاد نسبتا رقابتی و حرفه‌ای‌تر پیش می‌رویم. در مسیرپیشرفت هستیم. بازاریابی هم در این بستر حرکت کرده است. شرکت‌هایی هستند که در سطح جهانی کار می‌کنند. در برندسازی، در بعد علمی. ولی تعداد محدودی هستند و سر و صدای دیگرانی که قبلا گفتم، نمی‌گذارد صدای این گروه‌های برتر به گوش دیگران برسد. ما به نهادهای حرفه ای نیاز داریم.
در بحث نهادهای حرفه‌ای و مدنی، چه تلاش‌هایی صورت گرفت و این تنوع را باید به طریقی سر و سامان داد که یک نهاد نظارتی قوی ایجاد شود تا فرق خوب و بد، ضعیف و قوی را مشخص کند.
انجمن علمی بازار یابی شروع خوبی بود ولی افرادی که آمدند خوب به هر دلیلی نتوانستند آن طور که باید کار کنند. این انجمن یک بستر خوب است که می‌شود با سرمایه گذاری در آن این نهاد مورد نظر، نظارتی را ایجاد کرد.
باور من این است که بازاریابی در هر کشوری نیازمند بومی‌سازی و انطباق بر ساختارهای همان جامعه است. مثلا آن فعالیتی که در مجارستان می‌شود در ایران شاید جواب ندهد. در ایران عامل اساسی برای بازاریابی چیست؟
در ایران بازاریابی مدلی نیست، موردی است. این به دلیل شرایط اقتصادی کشور و بی‌ثباتی است که نمی‌شود بر اساس مدل‌ها کار کرد. بازار یابی تاکتیکی است تا راهبردی.
به همین دلیل شما کمتر می‌بینید یک برند پیشرفته بر اساس مدل شناخته شده باشد و بیشتر بر روی خاصیت‌های لحظه‌ای تکیه کرده که در سال‌های بعد دیگر کاربردی نبوده است. به همین دلیل بسیاری از برند‌ها و خدمات افول می‌کنند.

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود