امروز: دوشنبه، 10 اردیبهشت 1403
10/10 1396


فریدون صفرخانلو - استاد دانشگاه و از متخصصین قدیمی صنعت بیمه می نویسد:از ریسک تعاریف‌ متفاوتی وجود دارد،  مدیریت ریسک (ERM – Enterprise Risk Management) چارچوبی را فراهم می‌کند که در آن شرایط ،  ریسک‌های دستیابی به اهداف شناسایی می‌شود، و سپس این شرایط بر مبنای احتمال و شدت اثر مورد بررسی قرار می‌گیرند و در مرحله بعد یک استراتژی عکس‌العمل در مقابل این شرایط و ریسک‌ها طراحی شده و در نهایت فرآیند پایش نحوه انجام این استراتژی عکس‌العمل تعریف شده و مورد اجرا قرار می‌گیرد.


اصولی ترین تعریف درمورد ریسک را می توان درمتون راهنمای ISO31000 پیدا کرد که ریسک را به عنوان «اثر نااطمینانی بر اهداف» تعریف کرده است ، با این تعریف و بر خلاف آنچه که در اذهان است ریسک را نمی توان ماهیتاً منفی و به عنوان یک تهدید تلقی کرد و این اثر نااطمینانی می‌تواند هم مثبت وهم منفی باشد که اثر مثبت آن (فرصت)است بنابراین ریسک شامل فرصت‌ها نیز هست .


پیاده سازی مدیریت ریسک در نهادهای مالی ازجمله شرکت های بیمه امری ضروری است به نحوی که کارشناسان ریسک های مختلفی را مانند ریسک های مالی، مدیریتی، بازار، ریسک اعتباری و ... را مشخص و جهت ارزیابی ، سنجش ومدیریت این ریسک ها برنامه، دستورالعمل وآیین نامه های  مدونی را پیش بینی کرده اند.


مدیریت ریسک را به عنوان یک فرآیند مدیریتی  درشرکت های بیمه باید جدی و اجباری دید و از ارزشی که توسط مدیریت ریسک ایجاد می شود باید اطمینان حاصل کرد  چراکه  مدیریت ریسک یک فرآیند و مکانیزم زنده است و بایستی  مستمر ودائم با توجه به وقایع وتغییرات متعدد در خارج ازویا محیط داخلی شرکت ودرسطوح ملی  وبین المللی، مورد توجه قرار گرفته و شناسایی و تحلیل شوند ودر هنگام تصمیم گیری، اولویت بندی فعالیت ها، و تخصیص یا بازتخصیص منابع بادر نظر گرفتن این ریسک ها اقدام کرد.


مدیریت ریسک در موسسات بیمه با مدیریت ریسک در سایر سازمان ها متفاوت است .متاسفانه بایستی عنوان کرد که ادبیات مدیریت ریسک دربرخی از شرکت های بیمه ناشناخته مانده است ، مدیریت ریسک در شرکت های بیمه به اهداف آن شرکت متصل است ودر صورتی امکان‌پذیر است که اهداف یک شرکت بیمه جامع، شامل و واضح باشند .


در ارزیابی های مدیریت ریسک با وجود واضح و جامع بودن اهداف شرکت و مشخص بودن آن، باید این اهداف را با درنظرگرفتن پیش‌فرض‌های نهفته در پشت آن مورد ارزیابی و راستی‌آزمایی قرار داد ، و با چنین مکانیزمی باید اذعان کرد که تعداد قلیلی ازشرکت های بیمه آنچنان در روزمرگی فروش وافزایش سهم بازارغوطه ور شده اند که گویامدیریت ریسک برای شرکت متبوع آنان  چندان اهمیت ندارد.


 نوع نگرش مدیریت وعملکرد وصورت های مالی سالانه ارائه شده صنعت بیمه حاکی از این است که آنها هزینه های زیادی را به دلیل نادیده انگاشتن مدیریت ریسک می پردازد که تمامی آن به دلیل بی توجهی شرکت ها و بیمه گذاران به این نکته است . از صنعت بیمه انتظار می رود قبل از موضوع پرداخت خسارت ، حمایت از بیمه گذاران را در قالب آموزش به آنان جهت  کنترل ریسک هایشان است در برنامه ها قراردهند.


شرکت های بیمه باید قبل از صدور بیمه نامه به درستی به ارزیابی ریسک بپردازند و پس از ارزیابی عوامل ریسک و شناسایی آنها نتیجه ارزیابی ریسک  را به بیمه گذار اعلام و با ارائه خدمات مشاوره مدیریت ریسک به بیمه گزار عوامل مؤثر بر ریسک هایشان را جهت کاهش خطربرای آن ها تشریح و در صدور بیمه نامه منعکس کنند. اما متاسفانه شاهد هستیم که در سال های اخیر صرفا جهت حذف رقبا وافزایش پرتفوی در برخی از شرکت های بیمه این مقوله اساسی کاملا فراموش شده و اجرایی نشده واین تفاوت مدیریت ریسک در آن شرکت  بیمه با سایر شرکت های بیمه را نمایان می کند. شرکت بیمه ای  که مدیریت ریسک را برای سازمان خود انجام نمی دهد چگونه به مدیریت ریسک بیمه گذاران توجه دارد ؟!.


برخی ازشرکت های بیمه با مدیریت ریسک بیگانه هستند  که اصلی ترین مشکلات آنان دراعمال برنامه مدیریت ریسک ودر اکثر قریب به اتفاق موارد درنحوه و سطح تفکری و تخصصی ارکان آن شرکت بیمه نهفته هستند ، طرز نگاه و نگرش بدنه ی اصلی شرکت بیمه  به مبحث مدیریت ریسک مشکلی ریشه دار است که ابتدا باید در ذهن مدیران رده بالا و مسئولین ، عملیاتی وپرورانده شود.  

مانع دیگر بر سر راه مدیریت ریسک موثردربرخی دیگر ازشرکت های بیمه  این است که بسیاری ازبرنامه های مدیریت ریسک، بر ریسک های اصلی متمرکز نمی شوند و با ریسک های کم اهمیت درگیر می شوند،در حقیقت در اعمال و عملیاتی سازی یک برنامه مدیریت ریسک در برخی از شرکت های بیمه مشاهده می شود که  مشکل اصلی مدیریت ریسک درتعیین توابع و دپارتمان ها و طراحی یک ساز و کار بازخوردی بروز نمی کند، چرا که اشکالاتی که ممکن است در مسائلی از این دست رخ دهند را می توان در نهایت با استفاده از متخصصین مربوط وکارشناسی رفع کرد بلکه  مدیریت ریسک  دراین  شرکت های بیمه  نیازمند توجه وتخصیص بودجه و  آموزش بیشتری درآن شرکت بیمه است.


 لذا ضرورت دارد که این قبیل شرکت های بیمه ابتدا مدیریت ریسک را درشرکت خودشان انجام دهند  سپس نسبت به فروش محصول خود اقدام نمایند ، تهیه فهرستی ازذینفعان مختلف دردرون و  بیرون شرکت بیمه وبررسی  انتظارات ودرخواست های گوناگون هر یک از آن ها ازجمله فنی ترین مراحل برنامه مدیریت ریسک محسوب می شود.


برآورده ساختن انتظارات هر یک ازاین ذینفعان ازجمله سهامداران ، بیمه گزاران ، کارکنان ، نمایندگان وسازمان های بالادستی وناظر و پیامدهای وقوع ریسک این انتظارات وخواسته ها می تواند منفی (تهدید)، مثبت (فرصت) و یا نامشخص (نااطمینانی) باشد، شرکت های بیمه که قصد عملیاتی کردن یک برنامه مدیریت ریسک را دارند بهتر است تعاریف مناسبی را برای سطوح احتمال و پیامدهای هرخواسته وانتظاربا توجه به انواع گوناگون پیامدهای آن تعیین کند.


در انتها باید اشاره کرد که برنامه های مدیریت ریسک اگردر یک شرکت بیمه  درست و به صورت اصولی طراحی و اجرا شوند، می توانند ماهیت وعملکرد آن شرکت راتغییر دهند به این معنا که با اجرای مدیریت ریسک مزایای زیر را پیدا خواهند کرد:

  • تهیه و ارائه تحلیل های ریسک و گزارش آن ها به مدیریت و هیئت مدیره
  • آگاهی رسانی صحیح در خصوص محصولات و خدمات جدید
  • تخصیص منابع به گونه ای که بالاترین و بهینه ترین استفاده از آن ها ممکن شود
  • ونهایتا تبدیل تهدیدها به فرصت ها به منظور دستیابی به مزیت رقابتی با سایرشرکت های بیمه

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود