امروز: جمعه، 7 اردیبهشت 1403
11/29 1397

 گروه سایبان - زیان یا عدم سوددهی در رشته شخص ثالث همواره یکی از چالش‌هایی بوده که شرکت‌های بیمه کشور با آن دست به گریبان هستند.


1) خسارت‌های سنگین ناشی از فوت، 2) فقدان زیرساخت‌های قانونی و پایگاه‌های داده در دسترس جهت تنظیم نرخ‌های دقیق متناسب با ریسک هر بیمه‌گزار، 3) چالش‌های جدی در فرهنگ رانندگی، 4) خسارت‌های جعلی و 5) نرخ‌های بالای تورم، از دلایل اساسی نامطلوب ساختن این رشته بیمه نزد شرکت‌های بیمه کشور است. البته این رشته تقریباً در تمامی کشورها از جمله کشورهای توسعه یافته نیز از مطلوبیت و سوددهی بالایی برخوردار نبوده و نیست. البته در کشورهای توسعه یافته مورد نخست نخست یعنی رقم بالای خسارت متحمل شده ناشی از فوت، اصلی‌ترین دلیل این امر است. در ایران تمامی دلایل یاد شده همواره فعالیت شرکت‌ها در این رشته را تهدید می‌کنند. نکته دیگر این است که تقریباً از میان دلایل ارائه شده، نرخ تورم ماهیت نوسانی و پر تلاطم را تجربه کرده است. از این روی با افزایش نرخ‌های تورم، همواره حساسیت‌ها برای اتخاذ راهکارهایی که منجر به کاهش زیان یا حداقل سودآوری اندکی برای بیمه‌گران باشد، مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرد.


 کدام عامل با توجه به شرایط اقتصادی فعلی، نقشی کلیدی را در بالا بودن ضریب خسارت رشته شخص ثالث بازی می‌کند؟

 قطع به یقین نرخ بالای تورم با توجه به تاثیر آن در انتظارات تورمی و افزایش آتی نرخ دیه، نقش تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت رشته شخص ثالث در سال آتی خواهد داشت. افزایش نرخ تورم با اثرگذاری بر نرخ دیه اولاً موجب افزایش تعهد جانی بیمه‌گر شده و از سویی دیگر با افزایش قیمت خودروها، بار مالی ناشی از هر بار حادثه را برای شرکت‌های بیمه شدیداً افزایش می‌دهد. تا قبل از تجربه نرخ تورم بالا در سال حاضر، به ازای هر یک خسارت مالی احتمال اینکه مبلغ خسارت کمتر از سقف تعهدات مالی باشد، بسیار زیاد بود. اما با افزایش شدید نرخ تورم احتمال اینکه سقف تعهداتمالی در یک بار حادثه، مستهلک شود، بسیار بالا است. واضح است که داده‌های تاریخی نیز موید رابطه مستقیممیان نرخ‌های تورم و مبلغ دیه است(نمودار 1).

از سویی دیگر ضریب هبستگی میان نرخ تورم و ضریب خسارت در رشته شخص ثالث بسیار بالا (تقریباً 81 درصد) است، اما این ضریب برای نرخ متوسط تصادفات و ضریب خسارت، بسیار پایین‌تر(حدود 40 درصد) است. گزاره‌های پیشین نشان می‌دهند که اولاً در همین ماه‌های اخیر با افزایش تورم، خسارت پرداختی بابت تعهدات مالی افزایش چشمگیری داشته است. ثانیاً با توجه به هم‌روندی نرخ تورم و نرخ دیه، انتظار می‌رود سال آینده نرخ دیه با رشد چشمگیری همراه شود. البته از آنجا که متغیر نرخ دیه، تنها به عوامل اقتصادی و یا دیگر عوامل قابل اندازه‌گیری بستگی ندارد، امکان پیش‌بینی دقیق آن با مدل‌های کمی وجود ندارد. آنچه که به نظر می‌رسد این است که با توجه به نرخ تورم بالا (نرخ تورم نقطه به نقطه مهر ماه 36.9 درصد گزارش شده است)، نرخ دیه افزایش چشمگیری را شاهد باشد.



با توجه به داده‌های تاریخی میان نرخ تورم و میزان دیه رابطه مستقیم وجود دارد. بین سال‌های 1394 تا 1397 متوسط نرخ رشد دیه برابر با 11 درصد و متوسط نرخ تورم بین سال‌های 1393 تا 1396 برابر با 11.5 درصد بوده که موید رابطه مستقیم و البته با وقفه میان نرخ تورم و رشد دیه است. این در حالی است که نرخ تورم در سال 1397 قطعاً از ارقام تجربه شده در 4 سال گذشته بسیار بالاتر رفت که این خود می‌تواند به عنوان عامل اساسی برای افزایش نرخ رشد دیه در سال 1398 ایفای نقش کند.


در چنین شرایطی طبیعی است که شرکت‌های بیمه پیشنهاداتی را برای پوشش تعهدات فزاینده خود ارائه دهند. در این میان اولین راه‌کار ارائه شده افزایش حق‌بیمه شخص ثالث بوده است. در نگاه اول این راه‌کار مناسب به نظر می‌رسد. چرا که در مقایسه با افزایش تعهدات، حق‌بیمه را نیز بالا می‌برد، تا امکان پوشش تعهدات از محل حق‌بیمه دریافتی میسر شود.

 با توجه به اینکه بیمه شخص ثالث یک کالای خصوصی محض است، این راه‌کار با منطق بازار هم‌خوانی دارد. با این حال با لحاظ کردن دخالت و نقش گسترده دولت در ارائه این پوشش بیمه‌ای، راه‌کارهای محض بازاری با مشکلاتی روبه‌رو است. اول اینکه بخش قابل توجهی از خانوارها در دهک‌های پایین درآمدی قرار دارند. براساس نتایج طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری در سال 1395، بیش از 60 درصد از خانوارهای شهری در دهک‌های اول تا ششم قرار دارند. از سویی دیگر سهم هزینه حمل و نقل از کل هزینه غیرخوارکی به طور متوسط برابر با 13.4 درصد است (نمودار 2). 


همچنین براساس آمارهای منتشر شده در سالنامه سازمان تامین اجتماعی در سال 1395، بیش از 55 درصد از مستمری‌بگیران، مستمری برابر یا کمتر از حداقل دستمزد دریافت می‌کنند. این آمارها نشان می‌دهد که افزایش حق‌بیمه در سال آتی، فشار قابل تاملی را بر بودجه خانوارها به ویژه در دهک‌های پایینی که بخش اعظم جامعه را در اختیار دارند، وارد خواهد کرد. البته از منظر منطق بازار و اینکه بیمه یک کالای خصوصی است، تاملات اینچنینی برای شرکت‌های بیمه چندان پذیرفته نیست. 

اما نکته ظریف این است که بیمه شخص ثالث دارای اثرات خارجی مثبت برای کل جامعه است که درمنطق حمایت از زیاندیده مستتر است. اگر بخش قابل توجهی از جامعه توانایی خرید بیمه‌نامهرا از دست بدهند، قطعا در صورت وقوع حوادث با خسارت سنگین، هزینه‌های اجتماعی فراوانی را برای جامعهو دولت در بر خواهد داشت. از این روی حتی در صورتی که حق‌بیمه افزایش یابد، باتوجه به اثرات جانبی مثبت بیمه شخص ثالث، دولت می‌بایستی اقدامات جبرانی برای دهک‌هایمربوطه پیش‌بینی کند تا ریسک عدم خریداری بیمه را به طور کامل به خود منتقل نکند. بهبیانی دیگر افزایش حق‌بیمه با توجه به منطق بنگاه‌داری و اقتصاد برای شرکت‌هایبیمه، امری قابل دفاع است ولی می‌بایستی اقدامات جبرانی لازم برای گروه‌های آسیب‌پذیراز سوی دولت در نظر گرفته شود تا اصل سودآوری شرکت‌های بیمه و توانایی پرداختمشتریان همزمان محقق شوند.

 

از طرف دیگر افزایش حق‌بیمه ممکن است موجب "اثر انتخاب نامساعد " شود. یعنی ممکن است بخشی از مشتریان که به زعم خود کم‌ریسک هستند و توان پرداخت حق‌بیمه را ندارند، از خرید این بیمه‌نامه منصرف شوند تا نهایتاً فراوانی افراد پرریسک در پرتفوی این رشته افزایش یابد. این اثر نهایتاً می‌تواند احتمال زیان در این رشته را افزایش دهد.


چه راهکارهایی برای حل چالش بیمه شخص ثالث باید اتخاذ شود؟

در شرایط موجود می‌توان راهکارها را در دو افق زمانی کوتاه مدت و میان مدت تنظیم کرد. با رجوع منطق اقتصاد و بنگاه‌داری، با توجه به افزایش نرخ تورم و افزایش احتمالی نرخ دیه، افزایش حق‌بیمه در سال آتی امری ضروری به نظر می‌رسد. اما با توجه به دلایل اقامه شده، در غیاب سازوکارهای جبرانی مناسب از سوی دولت برای دهک‌های پایین درآمدی، چالش‌های بیشتری ممکن است گریبان‌گیر صنعت و دولت شود.



از سویی دیگر اقتصاددانان تاکید می‌کنند که وقتی فعالیت یا کالایی اثرات جانبی مثبت دارد، یکی از راه‌های درونی کردن این اثرات این است که به تولیدکنندگان/مصرف‌کنندگان آن به نوعی یارانه پرداخت شود. تهیه پوشش بیمه شخص ثالث برای دهک‌های پایین درآمد اثرات جانبی مثبت گسترده‌ای دارد اما در عین حال مشمول مالیات نیز است. قطعاً یکی از راه‌های پیشنهادی برای رفع تنگناهای موجود، معافیت شرکت‌های بیمه از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده و برخی از عوارض موجود (تحت ضوابط خاص) در این رشته است. منابعی که از این محل برای شرکت‌های بیمه آزاد می‌شود، خود می‌تواند بخش بزرگی از چالش‌های موجود را کاهش دهد. به بیانی دیگر در صورتی که با عنایت به تنگناهای اقتصادی دهک‌های پایین، حق‌بیمه شخص ثالث متناسب با دیه افزایش نیابد، وجود اثرات خارجی مثبت فراوان، حذف برخی موارد هزینه‌زا برای شرکت‌های بیمه را الزامی خواهد کرد.



 در میان مدت نیز باید راهکارها متوجه ایجاد زمینه‌های به کارگیری اصول مدیریت ریسک در این بیمه‌نامه است. باید توجه شود که تنها ابزار مدیریت ریسک، حق‌بیمه نیست. اولین و مهمترین مسئله این است که شرکت‌ها بتوانند براساس ضوابط مدیریت ریسک، نرخ‌های متفاوتی را برای هر یک از مشتریان متناسب با سطوح ریسک خود، ارائه دهند. با این حال فقدان ابزارها و الزامات قانونی،بسترهای فناورانه و همکاری مستمر میان دستگاه‌های ذی‌نفع همچون راهنمایی و رانندگی، هنوز امکان چنین امر حیاتی را مهیا نکرده است. براین اساس یکی از مهمترین و اساسی‌ترین اقداماتی که برای حل چالش موجود باید اتخاذ شود، پیگیری محقق شدن بسترهای سیطره مدیریت ریسک در این رشته بیمه‌ای است. دراین میان البته سندیکای بیمه‌گران، بیمه مرکزی و راهنمایی و رانندگی نقش حیاتی را ایفا خواهند کرد.  


مولفه میان‌مدت دیگر این است که در تحلیل‌ها، مسئله خسارت‌های جعلی را در نظر گرفت. به اذعان برخی کارشناسان بخش تامل‌برانگیزی از خسارت‌های موجود، ماهیت جعلی دارند. از این روی افزایش حق‌بیمه، به معنای پرداخت خسارت‌های جعلی به بخش کوچکی از افراد، از جیب بخش بزرگی از بیمه‌گزاران درستکار است. همچنین در صورتی که با اتخاذ سیاست‌های مناسب خسارت‌های جعلی به نصف کاهش یابد، قطعا چالش زیان در این رشته به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت. اگر تنها بخش ناچیزی از هزینه‌های ناشی از خسارت جعلی تاکنون به راه‌اندازی سامانه‌های تشخیص خسارت جعلی اختصاص یافته بود، چالش موجود می‌توانست کمتر باشد.


 به نظر می‌رسد گفتگوهای اخیر پیرامون آینده رشته شخص ثالث فرصتی مناسب است تا راه‌کارهای اساسی‌تر، بنیادی‌تر و برخوردار از پشتوانه‌های علمی و عملی مورد بررسی و ارزیابی‌های جدی قرار گیرد. داده‌های تاریخی به وضوح نشان می‌دهند که اقتصاد ایران همواره با نرخ‌های تورم بالا و پر نوسان دست به گریبان بوده است. صنعت بیمه (بیمه‌گران و بیمه‌گزاران) نیز همواره تحت تاثیرات منفی تورم قرار گرفته است و بارها در بزنگاه‌ها، موج‌هایی برای حل یا تقلیل اثرات آن ایجاد شده است. اما آنچه که مهم است یافتن راه‌حل‌های پایدار، ریشه‌ای و علمی است. به نظر می‌رسد راهکار افزایش حق‌بیمه، درمانی مقطعی و بدون در نظر گرفتن اثرات محتمل آن بر دیگر متغیرهای اقتصادی و بودجه خانوارها است. به طور قطع موافق افزایش نرخ‌های حق‌بیمه متناسب با ریسک‌ها و تعهدات هستیم، چراکه حیات صنعت بیمه تحت فشارهای ناشی از خسارت‌های این رشته با چالش‌های جدی روبه‌رو است. اما این کار نیازمند یک بسته سیاستی دقیق و جامع شامل استفاده از فناوری‌های کشف خسارت‌های جعلی، بازنگری در قوانین و مقررات، به کارگیری و توسعه فناوری‌ها و نوآوری‌های مرتبط با مدیریت ریسک، سیاست‌های مناسب مالی (بازنگری در مالیات‌ها و عوارض‌ها) و یا حتی پرداخت‌های انتقالی مقطعی برای گروه‌های آسیب‌پذیر، است.

مع‌الوصف اگر فرض کنیم با ثابت ماندن حق‌بیمه، میزان دیه در سال آتی 20 رشد کند، با لحاظ حذف 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده، سهم سندیکای بیمه‌گران از میزان پرتفوی شرکت‌های بیمه، حذف مالیات بر درآمدهای احتمالی این رشته و پرهیز از پرداخت‌های نامتعارف، در کوتاه مدت و کاهش خسارت‌های مجعول و حاکمیت اصول مدیریت ریسک در میان‌مدت، تولید چند درصد سود در این رشته امری نامحتمل نیست.



.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود