امروز: جمعه، 14 اردیبهشت 1403
04/22 1394

گروه چهارسوق - با این تصور که فرض محال، محال نیست، فرض کنیم امروز عصر دود سفید از هتل کوبورگ وین بلند شد و تفاهمی موسوم به هسته ای جهان را به یک آرامش نسبی دعوت کرد، آن وقت این خبر به ایران هم رسید و مردم در یک جشن تمام عیار به کف خیابان ها آمدند و شادی کردند؛

حال از فردا وقتی به همان خیابان ها می آیند و با قمیت انواع اقلام مصرفی و سرمایه ای مواجه می شوند روانشان باید برای بخشی از آنچه که شب گذشته اش برای آن شادی کردند التیام بخشیده شود؟
فرض کنیم برای سفری مستمر و تجاری عازم شهر آمل هستیم، شاید اولین و درست ترین راه عقلانی این مسیر مستمر و تجاری جاده 180 کیلومتری هراز باشد، حال پس از گذشت چند سال از این تجارت سودمند و هموارخبر میرسد که بر اثر ریزش کوه این جاده تا اطلاع ثانوی بسته است، به اجبار سفر جاده فیروزکوه را به نزدیک به 300 کیلومتر راه برای حصول این سفر مستمر و تجاری انتخاب می کنیم و در خلال مسیر قرار دادهایی هم با رستوران ها و تعمیرگاه ها و ... برای پشتیبانی این سفرهای گاه و بیگاه منعقد می کنیم تا مسیر تجاری خود را هر چند با مشکل اما باقی نگه داریم، زمان می گذرد و بالاخره پس از گذشت سال ها جاده هراز به عنوان گزینه اصلی و مطلوب تعمیر و بازسازی می شود؛

حال تکلیف چیست؟
سرنوست قراردادهای پشتیبانی کاروان تجاری جاده فیروزکوه چه خواهد شد؟
آیا می توان یک شبه تغییر مسیر داد و به جاده مطلوب باز گشت؟ آن وقت هزینه سربار حاصل از قطع همکاری در قرارداد های جاده فیروزکوه چه بلایی بر سر قیمت تمام شده محصول نهایی می آورد؟ از سوی دیگر ادامه مسیر هم در جاده طولانی فیروزکوه سرنوست تجاری ما را غیر رقابتی می کند.

در این رابطه 3 سناریو مفروض است؛
اول اینکه از طریق جاده فیروزکوه تردد کنیم و به قراردادهایمان فارغ از قمیت تمام شده و نارضایتی مصرف کننده نهایی، پایبند باشیم.
دوم اینکه بی اعتنا به قرارداد های جاده فیروزکوه به تردد از طریق جاده هراز بازگردیم و به اصطلاح جاده ای پی شکایت های حاصل از عدم اجرای تعهدات قراردادی فیروزکوه را به تن خود بمالیم.
سوم اینکه تا پایان قرارداد های فیروزکوهی به تعهدات پایبند باشیم و پس از آن تغییر مسیر آگاهانه دهیم.
در سناریوی اول نارضایتی بلندمدت مشتریان نهایی محصول ما را مطلقا غیر رقابتی می کند و راه را برای نفوذ رقبا هموار؛
سناریوی دوم اینکه ما را بی اعتبار می کند و در نهایت با شکایت طرف قرارداد محصول ما را غیر رقابتی؛
و در نهایت در سناریوی سوم درست است که در کوتاه مدت مشتری ناراضیست اما در دراز مدت رضایت برای مشتری نهایی و طرف های قرارداد حاصل می شود، فقط کافیست با اطلاع رسانی شفاف مبتنی بر استراتژی اعتبار و اطمینان تا رسیدن به غایت مطلوب مشتری را وفادار و پرحوصله ساخت.

واقعیت این است که این فرآیند تجاری، حکایت از سرنوشت صنعت خودرو در این بزنگاه دارد.
از طرفی گمانه زنی های 20 تا 30 درصدی افزایش قیمت خودرو در دورن پسا تحریم نعمت پیروزی را به نقمت سراب تبدیل می کند و از طرفی ژست های مدیریتی جلوگیری از افزایش قیمت ها را در آن دوران به بی اعتبار کردن صنعت خودرو دامن می زند؛واقعیت این است که اقتصاد ایران در ماه های اول پسا تحریم فقط به لحاظ روانی دسخوش تحولات مثبت خواهد شد.
حال چطور می شود در شرایطی که دستمزد، استهلاک، هزینه های بلند مدت تحریم و ... هزینه تمام شده خودرو را روز افزون می کند به بهانه جشن هسته این جلوی واقعی شدن محصول را گرفت.
به نظر می رسد کشور در صورت توافق نهایی به قدرت های بزرگ جهانی و برداشته شدن تحریم ها گرفتار بیماری خود تحریمی شود که شاید اثری مخبرتر از تحریم های یک طرفه و بیرحمانه غربی ها برجا گذارد.

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود