صفحه اصلي > --- > توسعه ای که از نفت داریم

توسعه ای که از نفت داریم


26 شهریور 1392, 15:13.
نرگس فرجی: شاخص توسعه انسانی از شاخص های مهم توسعه یافتگی است و کاربردهای بسیاری درسطح ملی دارد. مهم ترین کاربرد این شاخص شناسایی زمینه اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی است؛ که به جهت سیاستگذاری نیازمند حمایت وتوجه بیشتری است. برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره این موضوع سراغ دکتر ابراهیم رزاقی از کارشناسان اقتصادی رفتیم تا پیرامون این موضوع گفت و گویی را داشته باشیم.
برای شروع؛ توضیح کوتاهی درمورد شاخص های توسعه انسانی بفرمایید؟
شاخص های توسعه انسانی مجموعه از وضعیت اقتصادی و انسانی؛ که درهرجامعه ای براساس نظام اقتصادی حاکم برآن سنجیده می شود.از سال 1292 اقتصاد ایران سرمایه داری شدو این روند تا الان ادامه دار شده است. در24سال اخیر با 1000میلیارد دلار که خرج واردات شده؛ نظام اقتصادی کشور به سمت سیاست نئولیبرال تعدیل شده آمریکایی سوق پیدا کرده است. البته باید دو ایراد کلی در سنجش این شاخص واردکرد. نگاه کلی ومادی که نسبت به شاخص توسعه انسانی وجوددارد. برای مثال براساس آمارها تعداد افرادخانه دارو بی خانه سنجیده ولی فشاری که براین افراد وارد می شود؛مورد سنجش قرارنمی‌گیرد؛که این موضوع ایرادی برسنجش شاخص‌های توسعه انسانی است. 
کدام یک از شاخص‌های توسعه انسانی برای رشد وپیشرفت اقتصادی یک کشور بیشتر در نظر گرفته می‌شوند؟
رشد تولید ناخالص ملی به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه اقتصادی کشورها مطرح بوده است. براساس این شاخص درآمدسرانه سنجیده وبرکل جمعیت تقسیم و مقدار ثروت جامعه مورد سنجش قرار می گیرد. این ثروت بین دهک های مختلف جامعه تقسیم می شود. اما این افزایش ثروت مبنی بر،برآورده شدن شاخص های توسعه انسانی نیست. برای مثال درکشورها درآمد دهک بالا نسبت به قبل از 20برابر،13برابرشده است.این نشان از مطلوبیت وضعیت دارد. اما آیا خشنودی ورضایت وقدرت خرید نیز افزایش یافته است؟ درنتیجه سنجش شاخص های توسعه انسانی براساس افزایش ثروت ملی صحیح نیست.
به‌طور کلی هدف اصلی شاخص های توسعه انسانی چیست؟
یکی از افسانه های سرمایه داری بالارفتن شاخص های توسعه انسانی است. یعنی اگر کشور ثروتمندتر باشد شاخص ها درحدمطلوبی قرارمی گیرید.اما اینکه این ثروت چگونه بدست آمده قابل تامل است. بیشتر شاخص های توسعه انسانی مادی درنظرگرفته می شود. ما طبق آمارها جز19کشور پیشرفته دنیا قرارگرفته ایم.ولی این ثروت از فروش نفت وموادخام است. درنتیجه به نظرمن معیارهای سنجش شاخص‌ها درست نیست. این شاخص ها نباید مادی وکلی درنظر گرفته شود. 
آیا افزایش ثروت ملی ؛رابطه مستقیم با خشنودی افراد جامعه که یکی از شاخص‌های توسعه انسانی است دارد؟ 
درهرکشوری امکان افزایش 100برابری ثروت ملی دربرابر کاهش 2درصدی خشنودی ورضایت وجوددارد. درنتیجه آمارها دقت لازم را ندارد. خشنودی ورضایت؛لایه‌های پایین جامعه افزایش درآمد نیست. چون با افزایش درآمد نوع سبک وسلایق زندگی تغییر و مطمئنا تغییرات اساسی در روحیه مردم ایجاد می شود. 
نادیده گرفتن شاخص های توسعه انسانی چقدر روی افراد جامعه تاثیر گذاراست؟ عدم توجه به شاخص‌های انسانی که زندگی مناسب و رضایت از زندگی و غیره راشامل است ؛ باعث نارضایتی افرادجامعه می شود. افراد انگیزه‌ای برای ادامه نداشته و فعالیت‌های آنها نیز مفید نخواهد بود. این بی عدالتی و نارضایتی درآمارهای رسمی نشان داده نمی شوند.در واقع وقتی این آمارها درست مدیریت نشده و فقط بالا بودن ثروت را نشان دهند؛ جامعه دچار سردرگمی می شود.این شیوه مصاحبه، وضعیت مطلوب جامعه را نشان نمی دهند.مثلا در دوره رئیس جمهور قبل 7میلیون طبق آمار ها شغل ایجادشده است که نیمی از این شغل‌ها دلالی است که باز مستقیما روی زندگی همگی ما تاثیر گذرار خواهد بود.
درحال حاضر وضعیت این شاخص‌ها درکشور چگونه است؟ 
این شاخص ها مانند طول عمر سطح سواد زندگی مناسب و غیره افزایش پیدا کرده است. البته اگر تمام طبقات جامعه درنظرگرفته شده باشد.همین امر باعث تفاوت درآمارها شده است. این شاخص‌ها افزایش یافته ولی باعث تغییر فرهنگ جامعه شده که باید بازنگری اساسی در نوع فرهنگ زندگی ما و رضایتی که قبلا از زندگی داشتیم ولی الان نداریم شود. درنتیجه افزایش این شاخص ها نشان از این نیست که روندی صحیحی را طی کرده ایم . علاوه بر افزایش باید برروی فرهنگ هم کار کنیم. اگر روند درستی طی کنیم؛ هیچ تهاجم فرهنگی واجتماعی برروی ما تاثیر گذار نخواهد بود. 
وسخن آخر:تمامی افراد تحصیل کرده و مسئولین دوباره قانون اساسی را از لحاظ اقتصادی و بی طرفانه و بدون نگاه سرمایه داری بخوانند.وصیت نامه امام از لحاظ اقتصادی خوانده شود.و بعدازآن عملکرد ایران را برهمین اساس مقایسه کنند،و اختلافات پیش آمده را بین این دو برطرف و کم کنند . اگر درجهت درستی قرار بگیریم حرفی که امام خمینی سال‌ها قبل زده والان امثال پوتین به آن رسیده اند( اینکه امریکا نوکر می‌خواد نه همکار) تمام این شاخص ها درجهت درستی قرار می گیرند. باید رفتار ایرانی داشته باشیم تا این شاخص های به درستی درجامعه پیدا شوند.

بازگشت | Web Statistics