امروز: یکشنبه، 25 خرداد 1404
03/18 1404


گروه سایبان - در جلسه علنی یکشنبه مجلس شورای اسلامی، نامه معرفی «سیدعلی مدنی زاده» برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام وصول شد.

مدنی زاده پیشتر هم نسبت به انتشار برنامه های خود اقدام و رازپول نیز نسبت به بررسی برنامه های بیمه ای وی مطالبی را منتشر کرد.

مسئله این است که ریل گذاری اقتصاد ایران در سال های گذشته بر مبنای یک اقتصاد بانک محور بوده و در ذیل آن در بازارهای مالی نیز بورس به عنوان تب سنج اقتصاد کشور همواره به دلیل گستره کاربران حقیقی و حقوقی و تاثر آن نسبت به تصمیمات اقتصادی و سیاسی بیشتر به چشم آمده است.

اما آنچه در این سال ها همواره مغفول بوده و وزرای اقتصاد تمایل و یا توانایی توجه به آن را نداشته اند مسئله بیمه و مدیریت ریسک در کشور است.

امروز شاید بیمه در نظام اقتصادی پیشتر از بانک و بورس ایستاده چراکه هر آنچه ریسک در داخل کشور است در این صنعت حبس و نگهداری می شود، موضوعی که به نظر نمی رسد که وزرای اقتصاد به حساسیت آن اشراف کامل و عملیاتی داشته باشند.

انتخاب روسای کل بیمه مرکزی از میان افراد نزدیک به وزیر اقتصاد در دو دوره گذشته مبین این واقعیت است که تعهد در یک رابطه بیشتر از تخصص در حکمرانی بیمه مورد ترجمه قرار گرفته است.

بازیگران عرصه ریسک و بیمه واقعه تغییر یک شبه رئیس کل بیمه مرکزی را از یاد نخواهند برد، موضوعی که در آن وزیر اقتصاد ترجیح داد نزدیکان به خود، سکان این صنعت را به دست گیرند فارغ از آنکه این نزدیکان تا چه اندازه قدرت ایفای نقش در حکمرانی بیمه و شناخت این صنعت را دارند؟

حساسیت موضوع بیمه در کشور سبب شد که رازپول با یکی از روسای کلی که در بخش های مختلف حکمرانی بیمه حضور داشته برای تبیین لایه های کمتر دیده شده این صنعت گفت و گو کند.

مجید بهزادپور را فردی نزدیک به رئیس جمهور شهید می دانند اما واقعیت این است که او را باید یکی از تنها روسای کل بیمه مرکزی در چندین سال اخیر دانست که وابستگی تفکری به جریان های خاص ندارد و شاید از منظر دیگر بتوان گفت که او فردی مرضی الطرفین در میان جریان های کشور است.

کارشناسان صنعت بیمه هم آمیختگی این صنعت با نظام حقوقی کشور را یکی از نقاط ضعف روسای بیمه مرکزی می دانستند، چراکه مباحث تخصصی چون دیه، شخص ثالث و ... همواره نیاز به مدیریت فرا دولتی داشته که شاید بتوان گفت این خاصیت در سابقه بهزادپور مشهود است، هرچند که نام نوروز کهزادی نیز در لیست روسای آشنا به مباحث حقوقی و قضایی قرار می گیرد اما وجه تمایز بهزادپور با وی اشراف عملیاتی او به حوزه مالی در صنعت بیمه است.

در همین رابطه گفت و گویی با مجید بهزادپور صورت گرفت با این هدف که اگر قرار است وزیر اقتصاد آتی کشور بتواند کارنامه مطلوبی در حوزه های اولویت دار اقتصادی در ایران خلق کند، صنعت بیمه چگونه می تواند به عنوان یک بازوی اجرایی در خدمت اقتصاد باشد.


رازپول- به صورت کلی وجه تمایز وزیر پیشنهادی را در چه موضوعی ارزیابی می کنید؟

به طور کلی شخصیت آکادمیک وزیر پیشنهادی یکی از فرصت های پیش روست چراکه این نقص در سال های گذشته در صنعت بیمه وجود داشته است، هرچند که دوره های آموزشی جسته و گریخته ای در این زمینه در دانشگاه های مختلف برگزار شده اما ادامه دار نبوده و عملا رفته رفته دانش ما منحصر به دانش 20 سال گذشته شده است. این در حالی است که از اواخر دهه 1380 عملا ارتباطات بین المللی ما رو به صفر رفت و الزامی که باعث میشد ما در فضای بین المللی آن استانداردها را رعایت کنیم از بین رفت و رسما ما با همان اندوخته های قدیم روزگار سپری می کنیم.

از منظر نقاط ضعف به صنعت پرداختیم اما باید نقاط قوت این حوزه را نیز بازگو کرد که در 20 سال گذشته و علی رغم تشدید تحریم ها در سال های اخیر صنعت بیمه توانسته چرخ اقتصاد کشور را به حرکت در بیاورد که انصافا کار بزرگی است.

بنابراین در شرایط فعلی و با معرفی چهره ای آکادمیک این فضا مهیا شده که بتوانیم صنعت بیمه را به لحاظ علمی ارتقا دهیم.


رازپول- قدم بعدی در این زمینه چیست؟ با توجه به اینکه بالاخره ما باید خود را برای ایران پساتحریم آماده کنیم.

ما باید برای آن شرایط نیز مهیا باشیم چراکه عدم ارتقا این صنعت می تواند فرصت را به تهدید در این حوزه مبدل کند و باید پذیرفت که این دو اتفاق بسیار با اهمیت است.

در این مسیر قدم اول، فاصله گرفتن از برخی الزامات قانونی است که در فضای فعلی صنعت بیمه بیشتر به آن پرداختیم مانند شاخص ضریب نفوذ بیمه که همواره به عنوان یک محک برای این صنعت در نظر گرفته شده و کشور را وارد یک چرخه باید ها و نباید های ضریب نفوذ و قیاسش با کشور های منطقه و جهانی کرده که عموما منجر به نتایج مطلوبی نیز نبوده است.

این در حالی است که بررسی صنعت بیمه در 20 سال گذشته نشان می دهد که ضریب نفوذ همواره در یک محدوده ثابتی قرار داشته در حالی که در این دو دهه روسای کل و وزرای اقتصاد متعددی در رفت و آمد بودند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عوامل دیگری در این ضریب نفوذ موثرند که همه این عوامل در اختیار صنعت قرار ندارد.

 

رازپول- به نظر شما رشد صنعت باید با چه متری ارزیابی شود اگر قرار باشد که به این ضریب توجه ویژه ای نشود؟

نفوذ واقعی بیمه در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، میزان یا سطح پوشش واقعی رشته های بیمه است.

به طور کلی توسعه واقعی، حلقه های مختلفی هستند که با صنعت بیمه در تبادلند. یکی از مهم ترین عوامل، پر کردن این خلا هست که اگر این موضع ملاک عمل قرار گیرد، دستیابی به آرمان آن ضریب نفوذ هم شدنی است، مانند اینکه ما تعداد خودروهای فاقد بیمه شخص ثالث را می دانیم اما برنامه ریزی برای جذب آن طیف از دارندگان وسایل نقلیه مصداق عمل نیست . ما باید دلایل و حلقه های مفقوده را بررسی کنیم.

 

رازپول- یعنی ما باید نظام برنامه ریزی را تغییر دهیم. پیش از این معتقد بودیم که برنامه ریزی تحت یک نظام حرکتی کل به جز است، در حالی که باید این شاخص تغییر کند. آیا منظور شما این است؟

بله ما باید رصد کنیم که آیا تصمیمات ما صنعت را درست پیش برده است یا خیر. 

منظور بنده است که نگاه متمرکز به این شاخص ما را به هدف غایی نزدیک نمی کند. اساسا اگر چگونگی محاسبه تولید ناخالص داخلی تغییر کند، سرنوشت این شاخص هم دستخوش تغییر می شود.

خاطرم هست که زمان تصدی ریاست کلی در بیمه مرکزی سال 1400 این ضریب رشد کرد اما سال بعد با تغییر نحوه محاسبه تولید ناخالص داخلی ضریب نفوذ هم کاهشی شد. بنابراین روش محاسبه می تواند این ضریب را دستخوش تغییر قرار دهد.

پس ما باید به سمت مسیری متمرکز باشیم که رشد واقعی صنعت را نشان می دهد . به عبارت دیگر باید برای تک تک رشته های بیمه ای در یک برنامه زمان بندی کوتاه مدت، وضع موجود ارزیابی و وضع مطلوب برنامه ریزی شود و به سمت توسعه رشته های مختلف حرکت کنیم. در این مسیر باید نسبت به آسیب شناسی مشکلات رشته های مختلف بیمه ای اقدام کرده و این موانع را برطرف کنیم.

به بیان دیگر باید با نگاهی جدید نسبت به برنامه ریزی و مدیریت در سطح کلان اقدام کرد.

 

رازپول – پس منظور شما این است که ما باید به اکوسیستم بیمه هم توجه ویژه داشته باشیم و یا به عبارتی برای توسعه ضریب نفوذ عملیاتی اصلاحات را از بیمه شروع کنیم. یعنی مکانیزم های درون زا را مبنای توسعه می دانید.

صنعت بیمه از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است که مهمترین عامل آن حضور بخش خصوصی است.

هرچند که در سال های اخیر راهبری فضای تخصصی و نیروی انسانی این صنعت با بیمه ایران نیز بوده است اما در حال حاضر تولید حق بیمه توسط بخش خصوصی حرف هایی برای گفتن دارد.

امروزه سهم بخش کاملا دولتی به 23درصد رسیده در حالی که همان 23 درصد نیز توسط نمایندگان فروش خصوصی مهیا شده است. بنابراین می توان ادعا کرد که صنعت بیمه یکی از صنایع خصوصی واقعی در کشور است، همان ویژگی که ما در اقتصاد به دنیال آن هستیم و باید نسبت به تقویت این وضعیت اقدام کنیم.

 

رازپول – سهم شما در راستای تحقق این شعار چه بود. آیا گامی برداشتید؟

شعار من در زمان تصدی مدیریت هم همین بود که بخشی از آن را با اصلاح برخی آئین نامه ها محقق کردیم.

البته در تحقق این شعار به دلیل عدم هم راستایی تفکرات توفیق چندانی حاصل نشد.

معتقدم که باید نظارت را به درستی انجام دهیم و از دخالت در مدیریت شرکتها پرهیز کنیم.

صراحتا عرض می کنم که ما در صنعت بیمه باید دخالت در شرکت ها را به صفر برسانیم و به جای آن نظارت را تقویت کنیم تا جایگاه واقعی خود را به دست آورد.

اینکه ما اصرار به تعیین مدیران و حتی مدیران خرد شرکت ها داریم کار غلطی است و به ما ارتباطی ندارد و باید انتخاب مدیران را به سهام داران واگذار کرد، البته ما باید نسبت به تعیین مدیرعامل که شخصیتی فنی و حرفه ای و با تجربه باشد حساسیت داشته باشیم و او را تائید صلاحیت کنیم، اما مداخله در تعیین اعضای هیات مدیره نباید صورت گیرد.

باور دارم که باید ماهیت صنعت را که بخش خصوصی است به رسمیت شمرده و تقویت کنیم، چراکه اگر در غیر این صورت باشد نظارت، شائبه دخالت را ایجاد خواهد کرد و سبب کندی حرکت در سیستم می شود.

من معتقدم وظیفه نهاد ناظر مدیریت کلان صنعت بیمه، ارتقا قدرت تسهیل گری و افزایش تعاملات بین دستگاهی و بین المللی است.

در همین زمینه می توان مباحث صنفی مانند رفع اختلافات، تنظیم بازار و حتی برخی نرخ دهی ها را به سندیکا سپرد و هم زمان اختیارات سندیکا را نیز تقویت کرد.

 

رازپول- تا اینجا چند حوزه را مورد توجه قرار دادید. ممکن است یک بار دیگر این دو حوزه را باز تعریف کنید.

نکته اول این بود که باید شاخص های جدید برای معرفی و ارزیابی صنعت تعریف شود. نکته دوم فعال کردن هر چه بیشتر بخش خصوصی و بازتعریف برخی آئین نامه ها بود که معتقدم عملا این دو به هم مرتبط می شوند.

اما نکته سوم توجه به تعاملات بین المللی بود.

 

رازپول- اولویت شما از این موارد کدام است؟

معتقدم تحت هر شرایطی باید تعاملات بین المللی را فعال کرد. این نکته برای صنعت ما امری واجب است.

حضور جدی در فضای منطقه ای و بین المللی نیاز است که در این مورد حمایت جدی دولت، آموزش نیروی انسانی و تقویت فنی صنعت بسیار ضروری است.

در 20 سالی که از فضای بین المللی دور شدیم برخی کشورها جای ما را در منطقه گرفته اند و ما باید دوباره خود را در منطقه مطرح کنیم.

شاید مهم ترین نکته این است که باید ریسک را از کشور خارج کنیم چراکه پوشش ریسک های بزرگ بسیار سخت و پیچیده است و تجربه بندر شهید رجایی نیز مبین همین مطلب بود.

باید پذیرفت که در این دوران از استانداردهای مالی و فنی دور بوده ایم و نیاز به بروزرسانی داریم.

ما امروز دیگر حتی همان تقش تعیین کننده را هم در ایشین ری از دست دادیم و این به دلیل همین فاصله صنعت از استانداردهای روز دنیا بوده است. رقبای ما امروز ما را در ایشین ری کنار زدند. 

 

رازپول - فارغ از مسائل بیرونی و به روز نشدن با مدل های مدیریتی دنیا در صنعت، ما در حوزه مقررات هم یک فرسودگی را شاهد هستیم که بخشی در اختیار بیمه مرکزی است و بخشی از آن در سطح شورای عالی بیمه باید حل و فصل شود. نظر شما چیست؟

من خودم در برنامه دوم در سازمان برنامه حضور داشتم و در همان مقطع نسبت به شناسایی قوانینی که مانع توسعه در کشور بود، برنامه ای  به اجرا در آمد . معتقدم امروز صنعت بیمه به چنین رویکردی در حوزه مقررات نیاز دارد.

شماره آئین نامه های بیمه مرکزی که تنها تعداد محدودی از آنها امروز کاربرد دارد نشان می دهد یک تیم قوی متشکل از خبرگان صنعت و متخصصان امور حقوقی با مشارکت سایر نهادهای نظارتی می توانند نسبت به بروز رسانی این مجموعه مقررات اقدام کنند. البته در شورای عالی بیمه نیز ظرفیت های مطلوبی برای تنظیم این مقررات وجود دارد. این موضوع را می توان یکی از موانع جهش صنعت نیز ارزیابی کرد. هرچند که معتقدم در نگارش مجموعه مقررات جدید باید آئین نامه ها در کنار یکدیگر نیز ارزیابی شوند و بدون توجه به یکدیگر به نگارش در نیایند.

 

رازپول – یک تناقضی میان جایگاه سازمانی بیمه مرکزی و عمق نفوذ راهبردی این صنعت در کشور وجود دارد و آن این است که جایگاه رئیس کل محدود به صندلی معاون وزیر باقی مانده اما مدیریت ریسک و پوشش آن جایگاهی ملی و فرا دستگاهی است. آیا وقت آن نرسیده که رئیس نهاد ناظر به جایگاه واقعی خود بازگردانده شود؟

اتفاقا در دیداری که با دکتر سید علی مدنی زاده داشتم این موضوع را مطرح کردم. معتقدم تا هر دولتی در هر دوره ای اهمیت و ضرورت بیمه را آنطور که شایسته است اعتقاد نداشته باشد، برای آن جایگاه ایجاد نمی کند.

 

رازپول – دولت یا وزیر اقتصاد؟

دولت. 

قانون هیچ نقصی ندارد. قانون در انتخاب رئیس کل اذعان دارد که با پیشنهاد وزیر اقتصاد و با تائید هیات دولت این انتخاب صورت گیرد، در واقع به نوعی این مجموعه تحت نظارت دولت دیده شده.

اما در دوره محمود احمدی نژاد این موضوع به نوعی کم رنگ شد و انتخاب اعضای هیات عامل به وزیر اقتصاد تفیذ شد. در آن زمان بررسی شد که چه بخش هایی از کار اجرایی دولت می تواند به سایر دستگاه ها تفیذ شود که گزینش هیات عامل بیمه مرکزی جز این موارد بود و عملا اعضای هیات عامل به وزارت خانه تفیذ شد. 

باید این اهمیت را دوباره نشان دهیم و بیمه را به جایگاه اصلی خود ارتقا دهیم.

در جلسه ای اخیرا عنوان کردم که دائما بیمه با بورس و بانک مقایسه می شود که در مقایسه با آن دو بخش بیمه بازار بزرگی ندارد.

این موضوع مهم است اما باید گفت که صنعت بیمه میلیاردها دلار ریسک را در کشور مدیریت می کند و حتی چک پرداخت این خسارت ها را هم از قبل کشیده است. بنابراین بیمه بازاری نیست که بی توجه نسبت به آن بتوان از کنارش عبور کرد و یا اولویتی برای آن قائل نبود. به عبارتی وزیر اقتصاد به محض جلوس بر صندلی وزارت، متعهد کلیه ریسک های پیرامونی در کشور است. ریسک های بزرگ ما مانند پتروشیمی ها، پالایشگاه ها و هواپیماها فارغ از سایر ریسک ها، تعهدات بزرگی را متوجه اقتصاد کشور کرده است.

بنابراین این ابزار بسیار مهم است که باید همواره در تصمیم گیری های کلان در کنار تصمیم گیران قرار گرفته باشد. بیمه امروز از چند منظر قابلیت بررسی دارد. هم از منظر پوشش ریسک ها و هم از منظر سرمایه گذاری منابع حاصل از تولید حق بیمه. 

امروز سرمایه گذاری های بزرگ در دنیا با توجه به نظر کارشناسان ریسک صورت می گیرد.

از دیگر ویژگی های مهم بیمه قدرت جذب پس اندازهای خرد است که بیمه زندگی راهکارهای متنوعی در این این زمینه در کشور دارد.

پایان بخش اول 

 

کد مطلب 3951

 

 


.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود