گروه تالار- آیا بنگاهداری بانکها به خط پایان نزدیک می شود؟ اقدامی که از سالها پیش  شروع شده و کماکان ادامه دارد و هنوز هم بانک ها بزرگترین بنگاهداران در اقتصاد هستند!

در حالی که همتی ، رئیس شورای هماهنگی بانکهای دولتی در گفتگویی اذعان دارد که تامین مالی بیش از 80درصد از اقتصاد کشور توسط بانکها است و عنوان می کند که بنگاهداری بانکها ناشی از مجموعه ای از سیاستهای تکلیفی بوده است برای مثال به بانک ملی بنگاههایی ازطرف دولت به عنوان رد دیون یا تکلیف برای سرمایه گذاری داده شده که حجم زیادی را شامل میشوند. حتی فروش برخی از اینها هم محال است.

حجم بالای بدهی دولت به بانکها از یک سو و دامنه گسترده بنگاهداری بانکها، که دیگر به بخش عمده فعالیتهای بانکها تبدیل شده از سوی دیگر، دسترسی و تحقق طرح خروج از بنگاهداری بانک ها را قابل تامل می کند.

هوشنگ خستویی کارشناس بانکی خروج بانک ها از بنگاهداری را طرحی لازم اما غیرممکن دانسته و می گوید: بی تردید بانک ها باید از بنگاهداری خارج شوند اما این مهم مستلزم شیوه های اجرایی خاصی است تا این طرح نتیجه بخش شود.

هوشنگ خستویی می گوید: برای نخستین بار در مجمع عمومی بانکها در سال 80 بود که طرح ضرورت خروج بانک ها از بنگاهداری مطرح شد و هنوز هم راه به جایی نبرده است .

خستویی در پاسخ به این سوال می گوید: برای برون رفت بانکها از چالش فعلی باید دیدگاه دیگری را اتخاذ کرد، چراکه بانکها سالهای متمادی است که از طریق بنگاهداری علاوه بر کسب سود اهداف وی�?ه خود را هم دنبال می کنند در نتیجه خروج از بخشی که منبع درآمد مهمی برای بانکهاست، آنها را در بسیاری موارد در شرایط نامناسبی قرار می دهد.

باید در نظر داشت که یکی از اهداف مهم در بانکداری، اجرای سیاست های پولی است، بانک مرکزی در همه جای دنیا حافظ ارزش پول محسوب می شود، اما بانک مرکزی در اعمال سیاست های پولی دچار محدودیت است.

بی تردید بانک ها باید از بنگاهداری بیرون بیایند و به فعالیت اصلی خود یعنی بانکداری بازگردند، اما اجرای این طرح مستلزم شیوه های مناسب اجرایی است. به نظر میرسد لازم است که ابتدا بانک هارا به رعایت مقررات احتیاطی قانون پولی و بانکی که حد مشخصی را برای بنگاهداری بانکها مشخص کرده، ملزم کرد. در واقع با این امر بانک ها مازاد سرمایه گذاری در بنگاه ها را کاهش داده و در نهایت به حد نصاب قانونی خواهند رسید. البته هدایت اجرای این مهم، تا زمانی که آثار ناهنجار بنگاهداری بانکها از بین برود، باید ادامه یابد.

ذکر این نکته لازم است که سرمنشاء بسیاری از نابسامانی اقتصادی، بنگاهداری بانک هاست و خروج بانک ها از بنگاهداری می تواند زمینه، رفع نابسامانی های اقتصادی را هم فراهم آورد اما این سوال همواره مطرح است آیا وقت آن نرسیده که دولت هم از بنگاهداری خارج شود؟! بی تردید بانک ها باید از سیستم بنگاهداری خارج شوند اما آیا خروج کامل بانک ها از شرکت‌داری، مستلزم آن نیست که دولت نیز از بنگاهداری خارج شود؟!