امروز: پنج شنبه، 9 فروردین 1403
01/16 1399

 گروه سایبان- اگر اینقدر کوتاه مدت بخواهیم به سرمایه گذاری نگاه کنیم هیچ کار ساختمانی نباید صورت گیرد. این بخشی از گفته های محسن پورکیانی در دوران مدیریتی اش در بیمه ایران است.

محسن پورکیانی ۳۰ سال در صنعت بیمه سابقه دارد. علاوه بر مسئولیت‌های مدیریت میانی در بیمه ایران او ۳ سال مدیرعامل بیمه ایران معین و ۳.۵ سال مدیرعامل بیمه ایران بوده و حدود ۴ ماه است که مدیرعامل بیمه البرز است.


در دوره مدیریتی او در بیمه ایران برای اولین بار توانگری مالی بیمه ایران افزایش یافت و از سطح توانگری ۴ به سطح توانگری ۲ ارتقا یافت. بیمه ایران برای اولین بار در ۱۰ سال اخیر بدون تجدید ذخایر سودده شد و بدهی های شرکت در دوره ۳.۵ ساله مدیریت او نه تنها افزایش نیافت که کاهش یافت. امری که در شرکت های بیمه در حال حاضر اهمیت بسیاری دارد. 


آنطور که او بیان می کند، در زمینه تغییر ترکیب پرتفوی رشته های بیمه ای هم اقدامات زیادی انجام داد که هرچند منتقدان زیادی داشت اما نتیجه آن کاهش سهم بیمه های شخص ثالث و بیمه درمان در پرتفوی بیمه ایران و افزایش سهم بیمه عمربود بطوری که سهم بیمه درمان در پرتفوی بیمه ایران از ۲۵ درصد به ۱۵ درصد کاهش یافت و سهم بیمه عمر از ۵ درصد به ۹ درصد رسید.


اینها باعث شد تا وضعیت بیمه ایران که در سال ۹۵ در شرایط بسیار خطرناکی گرفته بود و نقدینگی بسیار کمی داشت کاملا تغییر یابد. او مهرماه ۹۸ از بیمه ایران خارج شد و به عنوان مدیرعامل بیمه البرز انتخاب شد. در ادامه مصاحبه راز پول با محسن پورکیانی را مشاهده می کنید.

 

راز پول- چرا در دوره مدیریتی شما افزایش سرمایه بیمه ایران انجام نشد؟

مهمترین توفیق بیمه ایران این بود که تسلیم این باور عمومی نشد که تنها راه برون رفت از مشکل، تزریق منابع مالی جدید به شرکت است و علی رغم وجود گزارشات متعدد در خصوص ضرورت افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، همواره این واقعیت را مد نظر قرار داد که با اجبار فروش در رشته ثالث، بیمه ایران به یک دستگاه تولید زیان بدل شده بود و افزایش سرمایه؛ آن هم در شرایطی که دولت به دلیل شرایط خاص خود با محدودیت جدی در منابع مواجه بود، تنها به صورت مقطعی می توانست این مشکلات را مرتفع کند و در واقع منابع پرارزش کشور و شرکت را مصروف پوشش ریسک نامعقول بیمه شخص ثالث می ساخت. از این رو به بررسی ریشه های زیان شرکت پرداختیم و نتایج را به وزارت محترم اقتصاد و دارایی نیز منعکس کردیم. 


99.5 درصد علت کاهش توانگری بیمه ایران از میان چهار ریسک مطرح در صنعت بیمه به ریسک بیمه گری مربوط است و ۸۰ درصد آن مربوط به رشته ثالث و بقیه مربوط به رشته درمان است. این بررسی ها مبنای مدیریت پرتفو قرار گرفت و براساس آن مدیریت رشته درمان به دلیل اختیاری بودن با سادگی بیشتری قابل انجام بود، به سرعت عملی شد ولی برای رشته ثالث با فروش نقدی و استفاده معقول از منابع ایجاد شده در سرمایه گذاری های پربازدهی نظیر بورس و پروژه گلستان، سعی شد تا به شکل اصولی به مبارزه با چالش های شرکت پرداخته شود. ریشه زیان بیمه ایران عدم حرکت در چارچوب بنگاه داری بود نه افزایش سرمایه.

 

رازپول - یعنی ساختار دولتی سبب زیان این شرکت شده است. چراکه دربرخی پرتفوها دولت نگاه حمایتی دارد و آنرا تکلیف می کند

دولت اگر نگاه حمایتی دارد باید منابعی را نیز در اختیار شرکت ها قرار دهد تا بقای بلندمدت و حقوق ذینفعان را با تهدید مواجه نسازد و این موضوع در قالب برنامه ششم نیز تصریح شده است. البته ظرفیت های قانونی برای حرکت در چارچوب اصول صحیح بنگاه داری وجود دارد که متأسفانه تا به امروز، بنا به ملاحظات خاص در صنعت بیمه اجرایی نشده است. به عنوان مثال در آیین نامه  ۸۱ شورایعالی بیمه، حداکثر ضریب خسارت رشته شخص ثالث  ۷۵ درصد در نظر گرفته شده  یا در آیین‌نامه اجرایی ماده ۱۸ قانون شخص ثالث حداکثر سود رشته شخص ثالث برابر ۱۰ درصد حق بیمه صادره تعیین شده است. این موضوع با توجه به الزام قانونی بیمه ایران به صدور بیمه نامه در این رشته، ابزارهای بسیار اندکی برای مدیریت آن برای شرکت باقی می گذارد و در واقع محدودیتی مؤثر است که نتایج عملکرد شرکت را به صورت سیستماتیک تحت الشعاع قرار داده و در واقع، کارآمدی های عملیاتی بیمه ایران و بدنه مدیریتی را کمتر از حد برآورد نموده یا باعث زیرسوأل رفتن آن می شود.


بیمه ایران که امروز بیش از ۵ هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارد، تنها در رشته ثالث در شش سال گذشته زیانی برابر ۵۴۰۰ میلیارد تومان داشته و در صورت عدم تعیین حق بیمه شخص ثالث در قیمتی کمتر از بهای تمام شده، سود ده بوده است. به عنوان مثال، در سال ۱۳۹۷، رشته ثالث ۴۱۳/۱ میلیارد تومان از سود ۴۴۳/۱ میلیارد تومانی عملکرد سایر رشته ها را بلعیده و در واقع، تصویر کلی عملکرد شرکت را مغشوش کرده است. 


برای همین رشته زیان ده واجباری نیزعوارض پرداخت می کند حتی برای بیمه توسعه و در شرایطی که با بحران  نقدینگی مواجه بود، نزدیک به هزار میلیارد تومان پرداخت شده است و این یکی از موارد مهم در تاریخ فعالیت های بیمه ایران در راستای ایفای تعهدات اجتماعی است. هر چند با این شرایط هزینه های مالی و اجتماعی بیمه توسعه و برداشت عمومی از وضعیت صنعت بیمه به خوبی مدیریت شد، ولی حمایت خاصی برای مدیریت نقدینگی بیمه ایران در قبال این پرداختی ها صورت نگرفت. اینگونه وظایف و رسالت های اجتماعی تفاوت ماهوی بیمه ایران را موجب شده است و امیدوارم در آینده بیشتر مورد توجه قرار گیرد. 


رازپول – در حوزه سرمایه گذاری برخی نقدها به بیمه ایران وارد می شود که مثلا بخش قابل توجهی از منابع بیمه ایران در پروژهگلستان قفل شده است. چراکه بهره برداری کامل از این پروژه نیز تا دو سال آینده امکان پذیر نیست. در این مورد چه پاسخی دارید؟

شرکت های بیمه علاوه بر سرمایه گذاری های کوتاه مدت و تامین نقدینگی باید نسبت به سرمایه گذاری های بلندمدت اقدام کنند. این امر استانداردی است که همه شرکت های بیمه در تمام جهان باید انجام دهند چرا که صنعت بیمه با صنعت بانکداری متفاوت است. کسانی که این انتقاد را می کنند شناخت خوبی از صنعت بیمه ندارند یا تفاوت آن با صنعت بانکداری را متوجه نیستند. در صنعت بیمه خود بیمه گری نیست که سود بالایی دارد بلکه استفاده از فرصت زمانی که پول حق بیمه در اختیار شماست و زمان پرداخت خسارت است که با سرمایه گذاری های مناسب سود شما را می سازد. 


سرمایه گذاری در دارایی های بلندمدت برای شرکت های بیمه از زاویه دیگری هم اهمیت بالایی دارد. زیرا این شرکت ها دارای تعهدات بلندمدت هستند که تنها در صورت برخورداری از این نوع سرمایه گذاری قادر خواهند بود تا این تعهدات را به صورت تمام و کمال پرداخت کنند. مزیت این نوع سرمایه گذاری ها این است که سود بیشتری را ایجاد می کنند ولی به دلیل گستردگی عملیات طبیعتاً مشمول خواب سرمایه میشوند ولی به هر حال "نابرده رنج گنج میسر نمی شود".

 

وقتی به بیمه ایران آمدم، زمینی ۱۵ هزار متری در پروژه ای به نام گلستان را که در آن مقطع ۴۰ متر گود کرده و ۸ سال رها شده بود و بخشی ازآن ریزش کرده و در صورت ریزش کامل و تخریب ساختمان های مجاور، تبدیل به بحران ملی میشد، برای ادامه حرکت نیاز به تزریق گسترده منابع مالی داشت.


 بنابراین برای جلوگیری از  ایجاد خسارت جدی به همسایگان وشرکت باید چاره جوی می گردید. بنابراین ۲۰ درصد سهام بیمه ملت متعلق به بیمه ایران را به بالاترین قیمت ممکن فروختیم تا این پروژه آغاز به کار کند و طبق برنامه ریزی ها در هر ۲۴ ساعت قریب به ۳۰۰ نفر در پروژه فعالیت کردند تا عملیات ساختمانی در گودبرداری انجام شده به سرعت پیش رفت.


این پروژه بزرگترین ساختمان اداری کشور و یکی از نمادهای شهر تهران است. گاهی اوقات که به عملکرد خود در آن روزها فکر میکنم، کاملاً از تهور مدیران خودم متعجب میشوم و معتقدم کار بسیار بزرگی صورت گرفته است. ارزش آن ساختمان در سال ۱۴۰۰ که ساخت آن تمام می شود حداقل ۱۰ هزار میلیارد تومان است که حدود دو برابر زیان انباشته بیمه ایران می شود این در حالیست که تا الان کمتر از ۵۰۰ میلیارد تومان برای آن ساختمان هزینه شده است! و در کل هم کمتر از ۱۵۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد.


اگر اینقدر کوتاه مدت بخواهیم به سرمایه گذاری نگاه کنیم هیچ کار ساختمانی نباید صورت گیرد. این پروژه در همان زمان ساخت نیز متقاضیان زیادی از داخل و البته از خارج برای مشارکت داشت. در همان زمان حتی برخی از سازمان ها و نهادهای دولتی خواستار خرید بخشی از پروژه بودند زیرا دارایی های فیزیکی بزرگترین محافظ اهالی کسب و کار در مقابل تورم موجود در فضای کشور است و چنانچه بخشی از این دارایی را به هرکسی واگذار کرده بودیم، بخشی از منافع ذینفعان شرکت از مجموعه بیمه ایران خارج می شد. 


همچنین ما موفق شدیم سبدگردان آسال را تاسیس کنیم که موفق شد دومین میزان بازدهی در کل صندوق های سرمایه گذاری سهامی در کشور را در دو سال اخیر کسب کند که یکی از افتخارات بیمه ایران است.پایان بخش اول

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود