امروز: جمعه، 10 فروردین 1403
10/11 1397

 گروه سایبان - صنعت بیمه برای افزایش ضریب نفوذ باید به سمت فناوری حرکت کند، هرچند هنوز نگرانی‌هایی در این زمینه وجود دارد. اما با ظهور "اینشورتک" به‌عنوان یک عامل جدی تغییر، ابعاد راهبردی صنعت بیمه دچار تغییر خواهد شد.

دنیا با سال‌ ۲۰۱۵ که اساساً "فین‌تک" به بانکداری خلاصه  می شد، فاصله گرفته است. در حال حاضر، داستان "اینشورتک" کاملاً متفاوت است؛ پیکره خواب‌آلود صنعت بیمه در جهان، از آن لختی همیشگی خارج‌شده است و با شتاب در این حوزه حرکت می‌کند.

سرعت ظهور استارت‌آپ‌های "اینشورتک" در سراسر جهان تعجبی ندارد چراکه بازیگران به دنبال سهم خود از این کیک ۷ میلیارد دلاری هستند. بازیگران غول‌پیکر صنعت بیمه نیز به این موضوع بی‌توجه نیستند. آن‌ها با سرمایه‌گذاری، مشارکت و مالکیت "اینشورتک‌ها"، نشان داده‌اند که اهمیت "اینشورتک" را پذیرفته‌اند.

از ویژگی های انقلاب چهارم صنعتی می توان به سرعت زیاد تغییرات اشاره کرد. به‌طورقطع این موضوع در مورد "اینشورتک" و تأثیر آن بر دنیای بیمه نیز صادق است.

کنترل فرآیندها، شخصی‌سازی اطلاعات، پیشگیری از حوادث، سرعت در ارائه خدمات، استفاده از "گجت‌ها" و ظهور غول‌های بزرگ فناوری تنها بخشی از آینده این صنعت می باشد.

در کشور ما نیز صنعت بیمه به اهمیت این موضوع حساس شده است. معصوم ضمیری مدیرعامل بیمه پاسارگاد و از پیش‌کسوتان صنعت بیمه، تلاش به ورود فناوری اطلاعات در صنعت بیمه را مربوط به سال‌های خیلی دور و در زمان مدیریت آقای گرانمایه در بیمه مرکزی عنوان می‌کند. در آن سال‌ها شرکت‌های بیمه تا مرحله تأسیس شرکت مشترک " آی تی " هم پیش‌رفته ، اما برخی پیامدها مانع از اجرای آن شد.

 در ادامه گفت‌وگوی رازپول با وی خواهید خواند:

رازپول -  همایش امسال بیمه و توسعه به موضوع فناوری اطلاعات اختصاص داشت. در حوزه نوآوری و "آی‌تی" چه اقداماتی در بیمه پاسارگاد انجام شده است؟

هر چند صنعت بیمه در بخش "آی‌تی" در مقایسه با سایر صنایع مانند بانک‌ها به جایگاه مطلوبی نرسیده است، اما آسیب‌شناسی این حرکت کند دلایل عدم توفیق صنعت بیمه را در بخش "آی‌تی" نشان می‌دهد. 

به عنوان نخستین دلیل باید عنوان کنم که علی‌رغم کوچک‌تر بودن بازار بیمه در کشور نسبت به بازار بانکی، این صنعت دارای پیچیده‌گی‌های بیشتری است. به عبارت دیگر برنامه‌نویسی برای بیمه نیاز به توجه به عوامل و آیتم‌های مختلفی دارد که باید مورد توجه متخصصین "آی‌تی" قرار گیرد چراکه صنعت بیمه دارای فعالیت‌های متنوع‌تری در مقایسه با سیستم بانکی است و تهیه برنامه‌ای جامع در این حوزه دارای قواعد خاص خود است.

نکته دیگر این که صنعت بیمه پس از انقلاب ارتباطات بین‌المللی خود را از دست داده است و طبیعتاً عدم ارتباط با دنیا سبب عقب‌ماندگی از دانش "آی‌تی" و بیمه‌ای روز دنیا شده است.

خصوصیت‌های ذاتی صنعت بیمه در ایران عامل سوم عدم توفیق صنعت بیمه در بخش "آی‌تی" است. به عنوان مثال صنعت بیمه به سمت بیمه‌های عمر حرکت کرده است اما بیمه‌های عمر در ایران با نمونه‌های جهانی متفاوت است و این رشته در کشور  مطابق با شرایط اقتصادی،اجتماعی و مقررات شرعی ، بومی‌سازی شده است و این باید و نبایدها اجازه نمی‌دهد از امکانات روز دنیا استفاده کنیم.

با وجود چنین چهارچوب‌هایی، بسیاری معتقدند بومی‌سازی برنامه‌های "آی‌تی" دنیا به مراتب سخت‌تر از نوشتن برنامه‌های بومی است، به همین دلیل برخی برنامه‌نویسی را در حوزه صنعت بیمه تجویز می‌کنند.

به مشکلاتی که سبب عدم توفیق "آی‌تی" در صنعت بیمه کشور شده است باید یک نکته ظریف مدیریتی را نیز اضافه کرد . در سیستم بانکی هدایت و رهبری از سوی بانک مرکزی به عنوان یک ناظر آشنا و دانا به امور، جدی‌تر از بیمه مرکزی دنبال شده است. بانک مرکزی از ابتدای ورود تکنولوژی و فناوری اطلاعات به فهرست خدمات بانکی در مرکز این حلقه قرار گرفت و اعضای این خانواده را دور خود جمع کرد. با  همکاری در تهیه سیستم بانکی مشترک و تعریف پروژه‌های متعدد، وضعیت امروز نظام بانکی را شاهد هستیم.

مسیر حرکت در بیمه مرکزی به گونه‌ی دیگری بود و شرکت‌های بیمه به حال خود رها شدند و دریافت و تجمیع اطلاعات از شرکت‌ها در دستور کارقرار گرفت. بنابراین در حالی که نظام بانکی سرمایه‌گذاری‌های مشترکی را برای گسترش خدمات بانکی برنامه‌ریزی می‌کرد، در صنعت بیمه حتی یک مورد سرمایه‌گذاری مشترک پیگیری نشد.

این درحالی است که صنعت بیمه از زمان مدیریت آقای گرانمایه در بیمه مرکزی توجه به "آی‌تی" را در دستور کار داشت و شرکت «پوشش سیستم» با سرمایه‌گذاری 3 شرکت‌ بیمه و بیمه‌مرکزی تأسیس شد تا توسعه و آماده‌سازی سیستم‌های "آی‌تی" را دنبال کند، اما بعد از تغییرات مدیریتی در بیمه مرکزی و متعاقب آن اجرای برنامه‌های خصوصی‌سازی، این شرکت منحل شد. امروزه فعالان صنعت بیمه معتقدند راه‌حل اساسی تأسیس شرکتی با سرمایه‌گذاری مشترک است که خدمات "آی‌تی" را به همه شرکت‌ها ارائه کند.

در دنیا نیز "آی‌تی"  به صورت دو لایه عمومی و اختصاصی طراحی می‌شود و صنعت بیمه نیز در صورت رعایت این اصول می‌توانست در جایگاه مناسب‌تری قرار گیرد.

هرچند که شرکت‌های بیمه متوقف نماندند. به طور مثال بیمه پاسارگاد یک برنامه جامع و بسیار قوی خصوصاً در بعد کنترل‌های داخلی در بخش غیر عمر تهیه کرده است که پشتیبانی آن را شرکت فناپ برعهده دارد.در کنار این برنامه جامع الحاق بخش عمر نیز در یک سال گذشته در دستور کار قرارگرفته تا برنامه‌ای گسترده و کامل را در این بخش داشته باشیم.

تلاش‌های انفرادی در آینده نتایج خوبی را برای صنعت به همراه خواهد داشت هرچند که باید پذیرفت صنعت بیمه می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد.


رازپول – بنابراین با حجم سرمایه‌گذاری‌های انفرادی شرکت‌های بیمه عملاً تجمیع سرمایه‌گذاری‌ها در آینده منتفی است؟

اصولا سیاست‌گذاری در سیستم بانکی و بیمه‌ای متفاوت است. مشارکت و همگون‌سازی خدمات، استراتژی نظام بانکی و تجمیع اطلاعات بیمه‌ای استراتژی صنعت بیمه بود. در پیشبرد این هدف، نظام بانکی ارائه خدمات به جامعه را برنامه ریزی کرد در حالی که بیمه مرکزی تجمیع اطلاعات شرکت‌های بیمه را مدنظر قرار داد. در شرایط فعلی صنعت بیمه گریزی از راه طی شده‌ چند سال گذشته ندارد و شرکت‌های بیمه باید از راهکارهای فعلی موجود، استفاده کنند و تقویت برنامه‌های فعلی در اولویت قرارگیرند. بنابراین مشارکت در تدوین یک برنامه مشترک گزینه مناسبی بود که انجام نشد و بازگشت مجددا به عقب و سرمایه‌گذاری مشترک، ما را بیش از پیش بخود مشغول ساخته است.


رازپول- به نظر می‌رسد که صنعت بیمه در بعد "آی‌تی"  نظارت را مدنظر داشته و ارائه خدمات به بیمه‌گزاران از اولویت برخوردار نبوده است؟

توجه به بیمه‌گزاران به شرکت‌های بیمه محول شد. تمرکز بر این اصل در برنامه‌هایی که شرکت‌ها در دست اجرا دارند، مورد تأکید قرار گرفته است. در برنامه اجرایی بیمه پاسارگاد نیز ارائه خدمات به بیمه‌گزاران در اولویت قراردارد.

توجه به بیمه‌گزاران به عنوان هدفی انفرادی در شرکت‌های بیمه تعریف شده که مسلماً بازیگران صنعت بیمه بنابرتوان داخلی خود و سرمایه‌گذاری‌ها در این فضا حرکت می‌کنند.


رازپول – آیا برنامه‌های "آی‌تی" بیمه پاسارگاد افزایش فروش را نیز مد نظر دارد؟

بیمه پاسارگاد از "آی‌تی" در سه محور استفاده می کند. تقویت کنترل‌های داخلی، افزایش ظرفیت عملیات اجرایی و تسهیل ارتباط با استفاده‌کنندگان به عنوان محورهای اصلی مأموریت "آی‌تی"  در بیمه پاسارگاد است. البته در کنار این موارد اهداف دیگری نیز مد نظر قرار دارد.


رازپول – نوآوری یکی از محورهای همایش بیمه و توسعه بود. بیمه پاسارگاد به نوآوری چگونه توجه کرده است ؟

نوآوری در بیمه به دو شکل قابل تعریف است؛ نوآوری در محصولات و نوآوری در نحوه ارائه خدمات.

در بیمه پاسارگاد بیمه عمر و تأمین آتیه به عنوان محصولی استراتژیک و نوآورانه وجود دارد که تقریبا با استانداردهای روز دنیا به لحاظ محاسبات، شبکه فروش و ... مطابقت دارد.  بیش از 20 هزار نفر در این شرکت برای فروش تربیت شده‌اند و بیش از 3میلیون بیمه نامه عمر فروخته شده است.

با رویکردی دیگر نوآوری در ارائه خدمات هم در بیمه پاسارگاد مورد تأکید است بر اساس همین دیدگاه از 6 ماه گذشته پرداخت اقساط بیمه‌های عمر با اپلیکشن‌های موبایلی علاوه بر سایر روش‌های متداول و موجود امکان‌پذیر شده است.بیمه‌گزاران عمر می‌توانند با استفاده از این روش گزارش‌های مورد نظر از وضعیت پرداخت خود را نیز دریافت کنند.


رازپول – سامانه سنهاب در حال پایش اطلاعات صنعت بیمه است. این سامانه چه کمکی به شرکت‎های بیمه می‌کند و چقدر در شفاف‌سازی و کاهش تخلفات در صنعت بیمه مؤثر است؟

شرکت‌های بیمه در بخش صدور بیمه‌های اتومبیل و پرداخت خسارت‌ها از این سامانه استفاده ‌می‌کنند. امروزه دریافت چندباره خسارت از یک حادثه توسط سنهاب کنترل شده و صدور بیمه‌نامه تنها به اظهار بیمه‌گزار بستگی ندارد و راستی‌آزمایی مثلاً در بخش عدم خسارت‌ها توسط این سامانه کنترل امکان‌پذیر می‌شود.

به طورکلی این سیستم برای استفاده‌های محدود شرکت‌های بیمه خدماتی را ارائه می‌دهد و توسعه خدمات بر بستر این سامانه در دستور کار قرارگرفته است تا جایی که دریافت کدیکتا برای سایر رشته‌ها نیز به زودی اجرایی ‌شود.

اما این که سنهاب راهکار نظارتی مطلوبی می‌باشد یاخیر ، ممکن است که محل اختلاف نظر باشد. سئوال اساسی این است که آیا بیمه مرکزی باید ریزبینانه صنعت بیمه را رصد کند و یا دنبال نظارت‌های کلی و جایگزین باشد؟


رازپول – نظر شما در مورد نظارت ریزبینانه و یا کلی‌تر توسط نهاد ناظر چیست؟

در این زمینه هر دو دیدگاه صحیح است اما به زمان و شرایط بستگی دارد. در مرحله‌ای که صنعت بیمه به حد بلوغ نرسیده نظارت‌های جزیی‌تر ضروری به نظر می‌رسد . رشد تعداد شرکت‌های بیمه از 4 شرکت به 30 شرکت بسیار سریع پیش‌ آمده است. به عبارت دیگر بدون بسترسازی در زمینه‌های مقرراتی، اجتماعی و نیروی انسانی به سمت خصوصی‌سازی حرکت کردیم. کمبود نیروی انسانی به عنوان یکی از اساسی‌ترین مشکلات فعلی صنعت بیمه است چراکه 30 شرکت بیمه فعال 150 نفر را به عنوان هیأت مدیره نیاز دارند که به طور معمول باید در 4 شرکت دولتی تربیت شده باشند! واضح است که این تعداد نیروی انسانی در شرکت‌هایی که خود نیز در بازار فعالند، تربیت نشده‌اند و جامعه حرفه‌ای صنعت بیمه با چنین کمبودی روبروست. 


رازپول –این کمبود قابل پیش‌بینی نبود؟

بله- افراد مسئول خصوصی‌سازی صنعت بیمه باید چنین کمبودهایی را پیش‌بینی می‌کردند. مهمترین اشکال خصوصی‌سازی در صنعت بیمه را باید در نبود برنامه جست‌وجو کرد. اشکال اساسی دیگر اجرای آزادسازی، توام با برنامه خصوصی‌سازی بود. به عبارت دیگر بازاری متشکل از شرکت‌های ناهمگونی مانند بیمه ایران در کنار یک بیمه جدیدالتاسیس، به حال خود رها شدند تا بایکدیگر به رقابت بپردازند در حالی که این رقابت شدنی نبود!

حمایت از شرکت‌های کوچک و مراقبت از این بازار باید کامل‌تر و با دقت بیشتری مورد پیگیری قرار می‌گرفت. معتقدم یکی از اشکالات استراتژیک در آن دوره رهاسازی بود در حالی که شروع و اتمام خصوصی‌سازی باید با نظارت‌های قوی‌تری پیش می‌رفت.

اشکالات زیرساختی بازار، ما را به شرایط فعلی رسانده است که باید پیش از این در موردش چاره‌اندیشی صورت می‌گرفت.

برای آزادسازی در پژوهشکده بیمه اتاق فکری تشکیل شد و یکی از سخنرانان بنده بودم که در همان مقطع تذکر دادم که ابتدا باید خصوصی‌سازی به نتیجه برسد و سپس در زمینه آزادسازی اقدام شود.

در زمان شروع به خصوصی‌سازی نیز دو رویکرد مبنی بر ارجحیت اجازه ورود به بازیگران جدید خصوصی به صنعت بیمه و واگذاری سهام سه شرکت دولتی به بخش خصوصی و سپس ورود بازیگران جدید خصوصی به این عرصه وجود داشت که با رویکرد دوم موافق بودم. ابتدا باید عملیات واگذاری سه شرکت دولتی به بخش خصوصی به نتیجه می‌رسید و پس از آن به مرور سایرین به بخش خصوصی ورود می‌کردند.

اما به هرحال رویکرد اول یعنی ورود بازیگران جدید مورد وثوق قرارگرفت و اجرایی شد اما معتقدم اگر در خصوصی‌سازی نیز موفق عمل نکردیم، به دلیل عدم انتخاب راه مناسب بود. با این اوصاف بازاری متشکل از شرکت‌های نوپای بخش خصوصی و چهار رقیب قدر بخش دولتی بوجود آمد و ناگفته پیداست، نتیجه چه خواهد بود.


رازپول – بنابراین دیدگاه ادغام شرکت‌های کوچک از شرایط فعلی ناشی می‌شود؟ 

موضوع ادغام شرکت‌های بیمه در دنیا کم سابقه نیست . معمولاً با این اقدام شرکت‌های بزرگ و توانمندی متولد می‌شوند. اما تصمیم بر ادغام در دنیا مقوله‌ای اختیاری است که برای افزایش توان و وسعت بازار صورت می‌گیرد.

نگرانی از ادغام در داخل کشور به جهت اجبار و دستوری بودن شرایط آن است که در این صورت جواب هم نخواهد داد. تفاهم دیدگاه ، موضوع مهمی در شراکت است و نبود این تفاهم نتایج ادغام را متأثر خواهد کرد. راهکار ادغام نباید به صورت اجبار در بازار بیمه کشور به اجرا درآید و به عنوان تنها راه‌حل مشکلات معرفی شود. باید اجازه انتخاب به شرکت‌های کوچک داد که با یکدیگر یا با شرکتی بزرگ تر ادغام شوند.

مسلما ادغام حاصل از مطالعه و با اختیار، پیامدهای مطلوبی دارد، اما ادغام شرکت‌های ناکارآمد با یکدیگر مشکلات را بیشتر خواهد کرد.


رازپول – چرا به جایی رسیدیم که به موضوع ادغام می‌پردازیم؟

گذشته از این که نسبت به تعداد شرکت‌های جدید حساسیتی وجود نداشت، در بررسی سهام‌داران شرکت‌های بیمه نیز کوتاهی و سهل‌انگاری کردیم.  سهام‌داران بانک‌ها و بیمه باید دارای اهداف بلندمدت بوده و نسبت به بازدهی بلندمدت این صنعت نیز آگاه باشند.

عدم بررسی کامل سهام‌داران تازه وارد به بی‌برنامه‌ بودن برخی شرکت‌ها منجر شده است.

بیمه پاسارگاد در دومین سال حضورش در بازار یک برنامه 5 ساله تهیه کرد که این حاصل دیدگاه سهام‌دارانی است که دید مدیریتی بلندمدت دارند. بیمه پاسارگاد 11 سال پیش تاسیس شده است و 5 عضو هیات مدیره این شرکت در این سال‌ها تغییری نداشته‌اند و در همه این سال‌ها با برنامه حرکت کرده است. در این مجموعه هیچگاه نظر سهام‌داران عمده بر تصمیمات مدیریتی و کارشناسی مجموعه ارجحیت نداشته است.


رازپول – به نظرشما سوابق بیمه‌ای اعضای هیأت مدیره شرکت‌ها مهم است؟

این مورد یکی از اشتباهات است. در صنعت بیمه جنبه‌های مدیریتی از تخصص با اهمیت‌تر است. در مدیریت شرکت مباحث مالی، حقوقی و تخصصی بیمه مهم است. به عبارت دیگر حضور یک مدیرعامل با تخصص مالی به اندازه یک مدیرعامل بیمه‌ای مهم و مفید است. در شرایط فعلی صنعت بیمه ، اهمیت مسائل مالی کم از مباحث بیمه‌ای نیست. بیمه پاسارگاد را در نظر بگیرید که برای سال جاری باید 2300 میلیارد تومان حق‌بیمه تولید کند و همزمان باید 2300 میلیارد تومان منابع شرکت را در بخش سرمایه‌گذاری مدیریت کند. بنابراین چگونه می‌توان ادعا کرد که برای این شرکت باید یک فرد بیمه‌ای تصمیم‌گیری کند؟ علم بیمه در فعالیت یک شرکت مهم است اما اصل نیست. اعضای هیأت مدیره شرکت‌ها باید ترکیب متناسبی از افراد متخصص در حوزه‌های مالی و اقتصادی و بیمه‌ای باشند.


رازپول – بیمه مرکزی در خصوص حدنصاب سهام‌داری سهام‌داران خصوصی مقرراتی را وضع کرده است و در برخی از شرکت‌ها این تضاد آراء سهام‌داران به ثبات مدیریتی و برنامه‌های شرکت لطمه‌هایی وارد کرده است. از سوی دیگر شرکت‌هایی که دارای ترکیب مختلفی از سهام‌داران نیست مانند بیمه پاسارگاد شرایط با ثبات‌تری را طی کرده است. به نظر شما یکدست بودن سهام‌داران عامل رشد شرکت‌های این چنینی است؟

در شرکت‌های بیمه دو دیدگاه متناقض وجود دارد. برخی معتقدند که سهام‌داران محوری هیأت مدیره را مطابق خواسته خود مدیریت می‌کنند و اجازه فعالیت‌های مستقل را نمی‌دهند.

گروه دوم معتقدند سهام‌داران محوری اجازه نمی‌دهند که مشکلات، شرکت را متأثر کنند.

معتقدم هر دو دیدگاه صحیح است. به عبارت دیگر اگر سهام‌داران محوری با اهداف منطبق بر اصول بنگاه‌داری به شرکتی ورود کنند و از جایگاه محوری خود در جهت اعمال قدرت برای تحمیل عقاید استفاده نکرده، بلکه جایگاه محوری ابزاری برای کمک به شرکت در مواقع اضطرار باشد این دیدگاه قابل احترام است.

از سوی دیگر دخالت سهام‌داران محوری نباید به تحمیل تمایلات شخصی در شرکت‌ها منتج شود.

در گروه مالی پاسارگاد نیز این تفاهم ایجاد شد که گروه مالی سهام‌دار محوری است اما باید اجازه دهند که شرکت حرفه‌ای اداره شود. در این ترکیب افراد حقیقی انتخاب شده‌اند چراکه در شرکت‌هایی که اعضای حقوقی به عنوان هیأت مدیره انتخاب می‌شوند، فرد منتخب از آینده مدیریتی خود اطمینان ندارد و در چنین شرایطی برنامه‌ریزی بلندمدت غیرممکن است. در این شرایط مدیرعامل نیز به عنوان منتخب هیأت مدیره به آینده اطمینان ندارد و این یک نقص اساسی در شرکت‌ها است.

در مجموعه‌ای که نیروی انسانی به عنوان اصلی مهم در مدیریت شرکت تلقی می‌شود، سهام‌دار محوری نعمت است، در غیر این صورت که مدیریت باید مطیع اوامر هیأت مدیره باشد، سهام‌دار محوری موضوعی آزار دهنده است. بنابراین شیوه تفکر مهم‌ترین مسئله است.

اگر ارتباطات به صورت صحیح و حرفه‌ای پیاده‌سای شود وجود سهام‌دار محوری ایراد نیست و می‌تواند به شرکت نیز کمک کند. بیمه مرکزی باید دقت کند که سهام‌داران محوری با چه رویکردی به شرکت‌ها ورود می کنند؟ در برخی شرکت‌ها پیامد حضور این سهام‌داران محوری را شاهد بودیم که سعی بر تحمیل عقاید خود داشتند.


رازپول – با چنین توضیحاتی به نظر می‌رسد که ریسک اسناد بالادستی و ریسک ورود افراد غیرحرفه‌ای صنعت بیمه را احاطه کرده است. برای اصلاح این روند از کجا باید شروع کرد؟

به نظر می‌رسد به دلیل وظایف مهم و اساسی بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران یکی از الزامات توفیق در انجام وظایف عمر مدیریتی بلندمدت باشد به عبارت دیگر نیاز به برنامه‌ریزی بلندمدت و ایجاد ارتباط حرفه‌ای با بدنه حرفه‌ای صنعت بیمه ایجاب می‌کند مسئولین منصوب در نهاد ناظر برای دوره نسبتا طولانی سکان مدیریت را به عهده گیرند در این صورت است که شاهد ارتقاء هرچه بیشتر نقش بیمه در بازار کشور خواهیم بود.

تحلیل دوره‌های مدیریتی گذشته خصوصا در سال‌های اخیر گویای صحت اعتقاد مذکور می‌باشد.

رازپول – شاید دلیلش این بود افرادی که بر صندلی بیمه مرکزی تکیه زدند آینده مدیریتی خود را در صنعت بیمه نمی‌دیدند.این موضوع است که ریسک افراد غیرحرفه‌ای را در بیمه مرکزی و جایگاه تصمیم‌گیری صنعت بیمه نشان می‌دهد. هرچند که این نقد تندی است اما برخی در گذشته تنها سعی داشتند که در مقاطع ماندگار تاریخ صنعت بیمه تنها نام خود را حک کنند بدون آنکه به عواقب تصمیم خود بیاندیشند.

افراد تصمیم‌گیر در بیمه مرکزی در آن مقطع معتقدبودند که تصمیم‌های درستی را اتخاذ می‌کنند. در بحث مدیریت نقد تصمیمات گذشته آسان است چراکه عملکردها منتشر شده است، اما نقد تصمیم همزمان با اجرا آسان نیست.

افرادی که با عنوان روسای کل در بیمه مرکزی آمدند هدف شان خدمت بود و به این نهاد به عنوان سکو نگاه نکردند.

اما معتقدم روسای کل صنعت بیمه باید برنامه محور باشند.


رازپول –بیمه مرکزی استراتژی و سند چشم‌انداز دارد و این سند منتشر شده است؟

هر بنگاهی باید دارای برنامه عملیاتی باشد که این برنامه براساس استراتژی و سند چشم‌انداز تدوین می‌شود. اطلاعی از وجود برنامه عملیاتی و یا برنامه‌ی اجرایی که صنعت بیمه برای تحقق آن تفاهم کامل داشته باشد، ندارم.


رازپول – بنابراین چشم‌انداز بدون برنامه چگونه قرار است که محقق شود؟

حتماً محقق نمی‌شود. برنامه لازمه پیشرفت و حرکت است و در هر سازمان توجه به برنامه بلندمدت بسیار مهم و اساسی است.

برنامه‌های کوتاه مدت با تغییر و تحولات دستخوش تغییرات می شود.

رازپول – به دلیل نبود همین برنامه است که نتوانستیم ضریب نفوذ را در این سال‌ها تغییر با اهمیتی دهیم؟

بله – عدم رشد ضریب نفوذ یکی از پیامدهای نبود برنامه است. به عبارت دیگر در حالی که از سال 1373 بر توسعه بیمه‌های عمر تأکید شده است اما جایی نمی‌بینیم که برای توسعه بیمه‌های عمر برنامه مشخص و مدون ارائه شده باشد.

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود