امروز: جمعه، 31 فروردین 1403
11/10 1401

گروه سایبان - نگرش جدید به ساختارهای فروش در صنعت بیمه در کشور در چند سال اخیر در حالی متولد و رشد یافت که بسترهای عملیاتی و قانونی موجود یارای پذیرش آن نبود اما سرنوشت این سکو ها توانست خالق یک گفتمان و ادبیات جدید در صنعت بیمه باشد؟

با گذشت زمان و دگردیسی در سبک زندگی به ویژه در ایام همه­ گیری کرونا، رفته رفته استارتاپ های بیمه ای شناخته شدند.
هرچند اینشورتک ها در دنیا به عنوان یک پدیده بزرگ معرفی شده بودند اما در ایران این مفهوم بدیع بود و عقبه طولانی نداشت.

وضعیت استارتاپ ها با صنعت بیمه در یک سال اخیر فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است اما تعداد مشتریان آنها در حوزه بیمه های اجباری و برخی بیمه های اختیاری امروز نشان می دهد که مصرف کننده نهایی تغییر ذائقه ای یافته  و ترجیح می دهد، سبک خرید خود را در حوزه بیمه دگرگون کند.

موضوع از آنجایی برای مصرف کننده نهایی اهمیت یافت که مفهوم استارتاپ به او اجازه داد میان «نیاز» و «خواسته» تفاوت فاحشی متصور شود که این افتراق، کاستی های صنعت بیمه را هم در جهان و هم در ایران عیان کرد؛ تا جایی که توماس هیورلیمان مشاور ارشد یک استارتاپ بیمه ای معتقد است «برای رفع کاستی های صنعت بیمه لازم است فرآیندها ساده شود و تعداد طرف های درگیر کاهش یابد تا بشود قیمت خدمات برای مشتری کاهش و حاشیه سود برای بیمه گر افزایش یابد»

به رسمیت شناختن «خواسته» نزد مصرف کننده نهایی سبب شد تا او دیگر به مقوله خرید و یا تمدید که «نیاز» اولیه او به شمار می آمد، بسنده نکند و قدرت مقایسه و افزایش انعطاف پذیری در خرید را به رسمیت بشاند.

در عصری که خرید انواع محصولات و خدمات با افزایش ضریب نفوذ تلفن های هوشمند تنها با یک کلیک امکان پذیر است، صنعت بیمه در ایران نباید از سبد خرید محصولات مشتریان با این شیوه غافل می ماند.


در این رهگذر، استارتاپ های بیمه ای موفق شدند تا حدودی هزینه خرید خدماتی را که در صنعت بیمه به تشریفات پیچیده ارزیابی و اکچوئری نیاز قابل توجهی ندارد را پایین آورند و فرآیند خرید را تسهیل کنند.
نظریه ای که در علوم نوین بازاریابی معتقد است «به جای آوردن مشتری به محل ارائه خدمت، خدمت را در لحظه به نزد مشتری بیاورید.»
اما ماه عسل کارگزارن برخط یا استارتاپ های بیمه ای بسیار کوتاه بود چرا که در کشور تقریبا در هیچ موردی توسعه متوازن نبوده است.


تیم لطیف، رئیس هیات مدیره ازکی یک بازیگر از چرخه ارزش است که نه تنها قوانین بالادستی را به رسمیت می شناسد بلکه معتقد است در صورت ایجاد گفتمان سازنده راهکارهایی خلق می­شود که فضا برای توسعه همکاری های ارزش آفرین میان جامعه فروش حضوری و برخط گسترش یابد.
او می گوید جامعه فروش برخط نه تنها تهدیدی برای سایر فروشندگان بیمه ای نیست، بلکه سبب می شود فروشندگان حرفه ای در بیمه هایی که نیاز به بررسی های پیچیده اکچوئری دارند، توجهات بیشتری را به سمت خود جلب کنند.

لطیف می گوید: فروش، غایت مطلوب استارتاپ ها نیست بلکه حضور نوآورانه در حوزه ارزیابی و پرداخت خسارت، بازارهای ثانویه ای است که در ایجاد یک نظام واحد فروش در سایه همکاری بین کارگزاران این حوزه متبلور خواهد شد.


دیوید بچلر مشاور ارشد حوزه استارتاپ معتقد است «آرمان استارتاپ های بیمه ای، تحلیل و نگرش داده ای را به محور ارزش مشتری تبدیل می کند و به این ترتیب شتاب نوآوری افزایش می یابد»
نگرشی که لطیف در حوزه اعتبارسنجی به آن توجه ویژه دارد، او می گوید جامعه فروش حضوری بهترین کلونی برای برقراری یک نظام نوین اعتبارسنجی در کشور است، چراکه این کلونی با در اختیار داشتن اطلاعات پایه ای مشتریان و توان محاسبه ریسک پیرامون آنها می تواند مصرف کنندگان را اعتبار سنجی کرده و به آنها رتبه دهد.


 اما مواجهه ادبیات نوآورانه پویا و استارتاپی با ساختارهای عمودی مکانیکی موجود در صنعت بیمه سبب چالش های زیادی در ماه های اخیر شد و نتوانست آن گفتمان به روز و ارزش آفرین را به جلو ببرد؛

در این میان یک حلقه، مفقود ماند و آن حلقه، تعامل در زنجیره ارزش بود ؛
کار از مسیر اصلی خارج و شرکت­های کارگزاری برخط برای صیانت از منافع خود و اثبات حقانیت خویش، راه شکایت و گلایه گذاری ها را در پیش گرفتند، تا جایی که پای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، شورای رقابت و کمیسیون تطبیق قوانین و مقررات مجلس نیز به میان آمد.

اتفاقی که تعجب ناظرین را برانگیخت. سوال این بود، مگر می شود بالغانه و نوآورانه اندیشید ولی نتیجه مطلوب نگرفت!
 ناظرین نقش ارکان بیمه مرکزی در راهبری این گفتمان را تاثیر گذار اما کم فروغ می دانستند و بیان می کنند که نهاد ناظر نتوانست در آن مقطع نقش مدبرانه و حاکمیتی خود را به درستی ایفا کند.
بررسی ساختارها نشان می دهد که وجود لایه های انتفاعی در بیمه مرکزی که در دولت پیشین متولد شد، از توان نظارتی این نهاد دولتی کاسته و  نگرشی مبتنی بر سود و زیان را به شخصیت حقوقی این نهاد افزوده است.

 در این گیرودار سامانه «سوئیچ» آمد تا «شفافیت» نرود، اما آیا شفافیت رمزی بود برای دخالت؟ یا چماقی برای هر دو طرف تا سربزنگاه و فقد استدلال قوی در دو حوزه کسب و کار و مدیریت و نظارت بر سر دیگری فرود آید؟

اما طراحان سامانه سوئیچ که در ابتدا بر این باور بودند که این سامانه احتمالا می تواند چراغ راهی باشد برای توسعه شفافیت، ظاهرا نتوانستند این ریل گذاری را در مسیر درست خود پیش ببرند و این سامانه از مسیر خود خارج شد و با تمرکز بر ساختار رسوب پول در کارگزاری ها نتوانست نقش واقعی خود را در سناریوی توسعه شفافیت در صنعت بیمه به درستی ایفا کند. 

سوئیچ دستاویز و بهانه ای شد تا «رسوب» را هدف قرار دهد و حکم کرد رسوب پول در روابط کارگزاری ممنوع، اما آیا سوئیچ به روابط کارگزاری میان بیمه گران و سایر کارگزاری ها مانند کارگزاری سایپا و ایران خودرو هم تسری پیدا کرد؟
استارتاپ ها تنها یک خواسته داشتند و آن اینکه بتوانند همانند همکاران خود در بخش غیر برخط با مشتریان تعامل کنند. درخواستی که به نظر می رسد خارج از عرف نیست.


با آمدن مجید بهزادپور به بیمه مرکزی و توجه او به فناوری و نوآوری این نگرش به رویکرد قالب نهاد ناظر بدل کشت و باعث شد تا جریان تنش زای میان استارتاپ ها و برخی مدیران نهاد ناظر با گفتگو بازبینی شود و تمایل شرکت های نوآور برای خلق یک گفتمان مشترک افزایش یابد.
همین دیدگاه سبب شد تا در جلساتی مشترک حلقه های معیوب در مسیر رسیدن به نتایج قابل قبول قرار گیرد.


لطیف جلسات مشترک با رئیس کل بیمه مرکزی را دستاوردی برای توسعه  اکوسیستم فناوری در صنعت بیمه می داند و معتقد است ادامه این روند می تواند به ایجاده ارزش افزوده در صنعت بیمه و در نهایت افزایش رضایت مصرف کننده نهایی منجر شود.

رئیس هیات مدیره کارگزاری برخط ازکی می گوید: این گفت و گو ها سبب شد تا شکایت استارتاپ های بیمه ای از برخی نهاد ها تا حصول به نتیجه از مسیر تعامل متوقف، و راه برای توسعه گفتگوها در مسیر تعامل بازتر شود.


به نظر می رسد بهزادپور توانایی ایجاد تفاهم با این بخش از صنعت بیمه کشور را دارد، حتی اگر این گفتمان به قیمت توبیخ برخی عاملان و ایجاد کنندگان سد در برابر این مفاهمه باشد و از سوی دیگر چرخه عمر استارتاپ های بیمه ای نیز به مرحله ای از بلوغ رسیده است که ضمن دوری از شتابزدگی و احترام به ساختارهای قانونی و به رسمیت شناختن جایگاه مقام ناظر، راه حل برون رفت از بن بست فعلی را در سایه ایجاد تعامل با نهاد ناظر جست و جو کند؛ نه راه حل دیگر .

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود