امروز: پنج شنبه، 6 اردیبهشت 1403
06/25 1392

«فرهنگ مالياتي» از اصطلاحات قديمي در عرصه ادبيات اقتصادي ايران است؛ اين عبارت زمانی بیشتر مورداستفاده قرار مي‌گيرد كه دولت به چاره‌انديشي درباره ی بهبود اوضاع مالياتی در كشور مي‌انديشند.
مالیات ابزار توزیع عادلانه ثروت ملی بوده و اخذ دقیق و به موقع آن به کاهش طبقاتی منجر می شود. براساس آمارهای موجود مالیاتی که در ایران داده می شود معادل 25 درصد تولید ناخالص داخلی باشد این در حالی است که آمریکا 97 درصد، و در اتحادیه اروپا 93 درصد بودجه دولت‌ها را مالیات تشکیل می‌دهد.
اساسا در تقسیم بندی فرهنگی، کشور ها را به 2 دسته تقسیم می کنند، کشور هایی با حجم فرهنگی زیاد تر(HCC) و کشورهایی با حجم فرهنگی کمتر (LCC)؛ کشور ها یی که دارای قدمت تاریخی بیشتری هستند از حجم فرهنگی بیشتری برخوردارند. این فرهنگ ها مانند فرهنگ پارسی (فلات ایران)، روسی، عربی، فرانسوی، ایتالیایی، هندی، آفریقایی، اسپانیایی و ... هستند.
کشورهای با قدمت تاریخی کمتر، حجم فرهنگی کمتر و نیز خرده فرهنگ های کمتری دارند. مانند: فرهنگ آمریکایی ( غیر از جنوب این کشور )، انگلیسی، آلمانی، اسکاندیناوی، سوییسی و ... .
در کشور های نوع اول، پذیرش قوانین سخت تر و روند انتقال مفاهیم از بالا به پایین است. بر عکس در کشور های نوع دوم پذیرش قوانین راحت تر و تطبیق پذیری بیشتراست ؛ در این کشورها قوانینی مانند مالیات راحت‌تر پذیرفته شده و مردم متعهد به پرداخت آن هستند. در مقابل در کشورهای قدیمی‌تر همواره تلاشی پنهان و آشکار برای گریز از قوانینی چون قانون مالیات وجود دارد. در این کشورها سنت ها و عادات به سختی با گذر زمان تغییر می‌کند.
بر اساس نظریات جامعه شناسی برای رسیدن به دریافت صحیح از اتفاقات یک جامعه بهتر است ابعاد فرهنگی آن جامعه به دقت مورد بررسی قرار گیرد؛ برآیند این نظریات چهار بعد توزیع عادلانه امکانات، جمع گرایی، درک زمانی و ابهام گریزی را برای فرهنگ مالیاتی در نظر می‌گیرد.
باید پذیرفت زماني كه مؤديان به نقش و اهميت ماليات و كاركردهاي مهم آن پي برده و ارزش و منزلت خود را در پرداخت ماليات احساس كنند، فرهنگ‌سازي مالياتي به خوبي به بار نشسته، اما اگر مؤديان هيچگونه آگاهي و اطلاعي از نحوه هزينه ماليات‌هاي پرداختي‌شان نداشته باشند، اجتناب و فرار از ماليات مطرح خواهد شد.
توجه به این نکته بسیار حایز اهمیت است که بحث "فرهنگ مالیاتی" موضوعی نیست که تنها در اراده دولت باشد، فرهنگ مالیاتی نیاز به یک باور و اعتقاد قلبی و یک عزم جدی در بین شرکتها و موسسات دولتی و بخش خصوصی و مسئولین حکومتی دارد .باید پذیرفت که رعایت عدالت و خودداری از تبعیض در پرداخت مالیات از معیارهای مؤثر بر گسترش فرهنگ مالیات در جامعه و مشارکت مؤدیان در پرداخت مالیات و توسعه است.
به نظر می رسد ایجاد انگیزه در جامعه برای پرداخت مالیات و لمس آثار این پرداخت می تواند تضمین خوبی برای توسعه فرهنگ مالیاتی باشد.اگر چنین حسی در جامعه به وجود آید که گرفتن مالیات به وسیله ی دولت تنها برای ساختن فردایی بهتر برای است، آن وقت معضلی به نام فرار مالیاتی برای دولت و کابوسی به نام مالیات برای مؤدیان وجود نخواهد داشت.
بنابراین، تدوین نظام جامع مالیاتی با تکیه بر محورهای بنیادینی چون ارزش گرایی و استفاده از بینش ،نگرش و سنت های دینی و اسلامی در اولویت قرار می‌گیرد . نظام نوین مالیاتی باید با به کارگیری میزان عدالت در اخذ مالیات از طبقات اجتماعی بر اساس تکافوی جریان اقتصادی و میزان درآمد آنان باشد چنین قانونی باید متناسب با ارزش های اجتماعی و رعایت اموال اقتصادی – اجتماعی طبقات بنگاه و گروه‌های کم درآمد جامعه و به همین درجه دریافت مالیات عقلایی از طبقات و گروه‌های تولیدی، خدمات و اقتصادی دهک‌های دارای درآمد بالا باشد. ارائه راه و روش عادلانه و مناسب و سنجیده شده با هدف خدمت به منابع درآمدی و اقتصادی کل جامعه به عبارت بهتر اکتساب «پذیرش اجتماعی»از جمله دست آوردهای مثبت این قانون است. با قانون جدید مالیاتی کشور می توان به آینده توسعه کشور و رستن نظام برنامه ریزی مالی بدون متکی به نفت امیدوار بود، هرچند همواره باید به یک تفاهم ملی ،مشارکت همگانی و نهضت اجتماعی کامل تر اندیشید و نسبت به آن هرگز نا امید نشد .

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود