امروز: جمعه، 31 فروردین 1403
07/13 1396

احسان حقگو کارشناسی ارشد حسابداری- با توجه به بانک محور بودن اقتصاد کشور، بانک ها می توانند در دست یابی به اهداف اقتصاد مقاومتی نقش تعيين كننده اي داشته باشند كه در اين راستا برای دست یابی به اهداف مورد نظر و ايفاي نقش موثرتر چابک سازی، اصلاح ساختارها و روان سازی عملیات بانکی  بسیار مهم وحیاتی خواهد بود.


شرایط حاکم اقتصادی و وضعیت مناسبات بین المللی کشور در حال حاضر، بسیاری از بانکها و موسسات اقتصادی را دچار چالشهای جدی در وضعیت مالی خود نموده است. با توجه به اینکه هدف نهایی تمامی موسسات اقتصادی کسب سود و توزیع آن در بین صاحبان سهام می باشد عدم پایداری و کیفیت درآمدهای موجود کسب سود مورد انتظار سهامداران را بسیار سخت و دور از دسترس نموده است. بانکها نیز به عنوان مهمترین موسسات اقتصادی که با تمامی آحاد جامعه در ارتباط می باشند شرایط ویژه ای در این میان دارند.افزایش هزینه های عملیاتی از قبیل هزینه سود پرداختی و عدم وجود بستر کسب درآمدهای کارمزدی مناسب در کنار چالش مطالبات غیرجاری باعث گردیده مدیران بانکها در خصوص رفع این معضلات تمهیدات ویژه ای بیندیشند.

دراین بین نقش شعب به عنوان خط مقدم و ویترین خدمات بانکها بسیار حائز اهمیت می باشد،چرا که  عملکرد شعب در مباحث جذب و تخصیص بهینه منابع،  کسب درآمدهای کارمزدی و کاهش  هزینه ها به صورت تجمیعی زمینه ساز کسب سود یا زیان بانک خواهد بود. مدتی است برخی از بانک ها به استراتژی هر شعبه یک بانک روی آورده اند، تا اهمیت این موضوع برای کلیه کارکنان زیر مجموعه ملموس ترگردد که عملکرد آنان درشعب چه تاثیری در روند حرکتی بانک وجلب رضایت سهامداران خواهد داشت. دراین استراتژی هر شعبه به عنوان یک  واحد مستقل در  نظر گرفته شده  که باید ضمن مدیریت هزینه ها و درآمدها به سود مورد انتظار و هدف گذاری شده دست یابد. به نحوی که کلیه هزینه های هر شعبه اعم از هزینه های عملیاتی مانند سود پرداختی و ... و هزینه های غیر عملیاتی مانند هزینه حقوق و اجاره و نگهداری ملک و تاسیسات و... در سرفصل های همان شعبه منعکس می گردد بدین صورت روسای شعب باید مانند یک مدیر مالی قدرتمند ضمن  کنترل و کاهش هزینه ها در خصوص درامدهای شعبه سیاستگذاری نمایند.

حال باید بررسی گردد رییس شعبه چگونه میتواند این امر را مدیریت نماید و زمینه افزایش سود شعبه خود را فراهم نماید.

یک رئیس شعبه  زیرک در اولین قدم باید در خصوص منابع جذب شده  حساس و دقیق باشد، بدین معنا که کیفیت منابع را در کنار کمیت منابع مورد اهمیت قرار دهد. زمانی که منابع گران قیمت جذب شعبه  میگردد  باید به سرعت  این منابع را تبدیل به تسهیلات مطمئن نمود در حالی که در جذب منابع بدون هزینه این فوریت کمتر حس می گردد. جذب منابع بدون هزینه و ارزان قیمت از مهمتربن فاکتورهای ارزشیابی یک شعبه بوده و تاثیرگذاری فراوانی در میزان سود شعبه دارد. در بحث تسهیلات باید ضمن اعتبارسنجی دقیق بر اساس قدرت بازپرداخت متقاضیان به سرعت منابع جذب شده را تخصیص داده تا درامدهای مدنظر حاصل گردد، البته این نوع در امد به صورت مشاع بوده و باید سهم سپرده گذاران پرداخت گردد. موضوعی که تاکنون در بسیاری از شعب بانکها مغفول مانده بحث درآمدهای کارمزدی بوده که اخیرا با توجه به تغییرات اعمال شده در نرخ کارمزدها از سوی بانک مرکزی ، میتواند زمینه مناسبی در کسب درآمدهای غیرمشاع باشد. جمع آوری این گونه درامدها که اغلب بدون وجود ریسک حاصل می گردد در کسب سود مناسب شعبه بسیار تاثیرکذار خواهد بود. علاوه بر اینکه سیستم های نرم افزاری بانکی باید این گونه کارمزدها را به صورت دقیق شناسایی و دریافت نمایند رئیس شعبه نیز باید اشراف کاملی در  نرخ این کارمزدها داشته باشد.

کنترل مستمر و کاهش روزانه مطالبات غیرجاری عامل بسیار مهم دیگری در کاهش هزینه ها خواهد بود. دلیل این امر نیز هزینه های ذخیره گیری عام و  خاص مطالبات غیرجاری بوده که طی ضرایب خاص جهت انواع طبقات مطالبات غیرجاری در سرفصل هزینه مطالبات  مشکوک الوصول ثبت می گردد.

 نکته دیگر با توجه به اینکه تامین نقدینگی هزینه های خاص خود را خواهد داشت کنترل نقدینگی نیز یکی از راهکارهای کاهش هزینه شعبه می باشد که این امر نیز باید حائز اهمیت قرار گیرد در حالی که بسیاری از روسای شعب بانکها  اهمیت این موضوع را درک ننموده اند. انتقال نقدینگی مازاد به خزانه باعث کاهش هزینه مبادلات بین شعب خواهد گردید.

غیر از مطالب و نکات فوق صرفه جویی در هزینه های ملزومات مصرفی، هزینه انرژی و ... در افزایش سود شعبه مثمر ثمر خواهد بود.

بانکها ضمن ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده خود در مجامع عمومی در حضور سهامداران باید در خصوص عملکرد  مالی مزبور پاسخگو باشند، لیکن در این میان برخی بانکها در ایران اقدام به برگزاری مجامع حسابرسی  صورت منطقه ای برای کلیه شعب خود نموده اند و قبل  از اینکه صورتهای مالی بانک در مجمع سالانه ارائه گردد، صورتهای مالی هر شعبه به صورت مستقل مورد بررسی قرار گرفته تا ضمن مشخص نمودن سود و زیان هر شعبه علل و راهکارهای عملی جهت بهبود وضع موجود ارائه گردد و پس از تجمیع سود و زیان کلیه شعب مستقر در هر منطقه سود و زیان بانک مشخص شده و در مجمع عمومی سالانه ارائه می گردد در واقع  این شیوه آموزش عملی جهت مسولان شعب جهت بهبود صورتهای مالی خود خواهد بود.

این دسته بانکها توانسته اند با این شیوه به صورت عملی استراتژی هر شعبه یک بانک را از شعار  به واقعیت تبدیل نموده و انگیزه بهبود وضعیت مالی از نظر سود و زیان را در بدنه بانک جاری سازد. جا دارد این رویه به عنوان الگویی در سایر بانکها مدنظر قرار گرفته تا چالش صورتهای مالی که مدتی است بانکها را در برگرفته برطرف گردد.
احسان حقگو- کارشناسی ارشد حسابداری

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود