امروز: چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403
06/26 1392

مهارت عامل خوبی برای داشتن یک پیشه است. معمولا این طور فکر می شود که برای دریافت مهارت نیاز به تحصیل دانشگاهی وجود دارد. در کنار تحصیل و کسب دانش، خواست فرد برای به دست آوردن یک مهارت که بتواند او را برای استخدام یا ایجاد کار و کسب ترغیب کند، مهم است. دلیل باور پذیری افراد در عرصه ی کار و تلاش به مهارت او وابسته است. ارزش یا ارزش هایی که به خودش افزوده او را از دیگران متمایز می کند و می تواند مثل بنزین باشد برای موتور پر قدرت انسان.
مهارت ها را به دو دسته ی کلی طبقه بندی می کنند.
مهارت های عام و مهارت های خاص.
مهارت های عام مانند مدیریت زمان، کار تیمی، هدایت گری و انگیزه بخشی به خود هستند. این موارد مهارت های عام کاری هستند. مهارت های خاص وابسته بک یک پیشه ی خاص هستند. برای مثال تراشکاری مهارت خاص حوزه ی جواهر سازی است.
نیاز مردم به گستره ای از مهارت ها در یک اقتصاد نوین مورد نیاز است. پ�?وهش هایی که وزارت کار آمریکا به همراه انجمن توسعه ی مهارت ASTD نشان می دهد که با وجود تکنولو�?ی محیط های کاری در حال تغییر دائمی هستند و 16 مهارت ابتدایی مورد نیاز هر فرد است تا بتواند با بکارگیری آن ها خودش را با این تغییرات دائمی وفق دهد و همراه کند. در برابر مهارت های ساده یا ابتدایی، مهارت های " بلند مرتبه " قرار می گیرند. این مهارت ها نیاز بیشتری به ادراک های شناختی دارند و از روش های مختص خود منتقل می شوند. این مهارت ها شامل آنالیز ( تحلیل – گشایش )، ارزیابی، ابداع، اجرا، فهم و یاد آوری هستند. البته فعالیت های دیگری نیز در این عرصه قرار می گیرند. این تعداد که بر شمردیم بر اساس طبقه بندی بلوم BLOOM رده بندی شده اند. عده ای بر این باورند برای رسیدن به مرحله ی دریافت مهارت های بلند مرتبه نیاز مند یادگیری مهارت های ابتدایی هستیم. اما مجمع تحقیقات ملی در آمریکا بر این باور است که مهارت های بلند مرتبه می باید از مدارس ابتدایی به دانش آموزان منتقل شود. جالب است حزب جمهوری خواه آمریکا از مخالفان طرح آموزش مهارت های این چنینی به خرد سالان است و استدلال می کند این آموزش ها باعث می شود روند طبیعی فرد تحت تاثیر قرار گیرد و حاکمیت والدین بر فرزندان را خدشه دار می کند.
به این مهارت ها همچنین مهارت های اساسی ذهنی نیز می گویند.
مهارت های 16 گانه ی ابتدایی ( اجتماعی ) از این قرار هستند:
-پی روی از دستورات
-انتقاد پذیری
-توانایی شنیدن جواب منفی به یک درخواست
-حفظ خونسردی
-اعلام مخالفت
-درخواست یاری و کمک
-همراهی با دیگری
-عذر خواهی به موقع
-گفت و گو به جای بحث
-ابراز علاقه و بیان توانایی دیگری
-خوشنوی نسبت به ابراز لطف دیگران
-گوش دادن دقیق به صحبت ها
-صداقت رفتاری و گفتاری
-اهمیت دادن به دیگران
-معرفی مناسب خود به دیگران


با وجود پیشرفت فناوری ها مفهوم زاییده شده با عنوان مهارت زدایی. این مفهوم بیانگر تاریخ گذشتگی یک مهارت است. کمپانی هایی که اقدام به کاهش نیروی کار خود می کنند یکی از دلایلی که دارند بی مصرفی کارمندان است. برای مثال تولید ماشین های خودکار قهوه ساز دیگر نیاز به یک انسان ماهر را برای تولید قهوه از بین برد. در واقع می توان بیان کرد که نو آوری های اخلال گر یا ویرانگر Disruptive Innovations یکی از عوامل بی مصرف شدن مهارت هایی است که قبل از ایجاد آن نو آوری مهم بوده اند.
نو آوری ها خود محصول مهارت هستند. ایده پردازی و تبدیل آن به یک ابداع جدید ناشی از جسارتی از یک یا چند مهارت به فرد می دهند. در کشور ما یکی از گلوگاه های عدم ایجاد شغل های با ثبات کم مهارتی یا بی مهارتی نیروی کار است. نیروی کاری که تحصیلات دانشگاهی دارد و گاه سطح این تحصیلات به دکترا رسیده است ولی مهرات کافی برای انتقال دانش را در خود نمی بیند. بنا بر این جسارت لازم را برای ایجاد شغل های جدید ندارد و معمولا به سمت بازار هایی می رود که از ریسک کمتری برخوردار است ولی عده ی زیادی در آن فعال هستند. برای مثال افزایش تعداد مسافر کش ها یکی از دلایل بی مهارتی است گرچه ممکن است عده ی کثیری از این افراد داری مدارک کارشناسی باشند.

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود